شماره 24 شنبه 10 قوس 1386/1 دسمبر 2007-ارمغان ملینوشته: محمد داود سیاووش
در پيشاني سندي كه كنوانسيون جهاني حقوق طفل در (20) نوامبر (1989م) منتشر كرد حق تقدم براي اطفال به چشم ميخورد. این شعار در حالی بلند گردید که:
به گزارش منابع سازمان ملل در سال تصویب این سند هر روز (40) هزار کودک در اثر سؤ تغذیه و امراض به شمول ایدز، کمبود آب پاک و حفظ الصحه نا مناسب و اثرات ادویه مخدر حیات خود را از دست داده
همه روزه ملیون های طفل از مصیبت فقر و بحران اقتصادی، گرسنگی، بی خانگی، امراض ساری، بیسوادی و تخریب محیط زیست رنج میبردند.
یکصد ملیون طفل از تعلیم و تربیه ابتدایی در جهان محروم اند و دو سوم آنرا دختران تشکیل میدهند.
بر اساس آمار سازمان ملل همه ساله نیم ملیون مادر در اثر عوامل ناشی از ولادت میمیرند.
با این حال سوالی مطرح میشود که:
کارشناسان سازمان ملل اطفال را :
در سال (1990م) اجلاس سران جهان برای اطفال که بزرگترین گردهمایی را رهبران جهان در تاریخ میباشد در قصر سازمان ملل دایر شد و این اجلاس که در آن (71) رییس جمهور و رییس حکومت و (88) مأمور ارشد دولتی در سطح وزیر اشتراک داشت اعلامیه را در باره بقأ حیات، حفاظت و رشد اطفال و پلان های عملی اجرای این اعلامیه طی دهه (90) میلادی به تصویب رسانید.
بر علاوه اجلاس سران کنوانسیون جهانی حقوق طفل مصوب مجمع عمومی سازمان ملل را نیز به تصویب رسانید که در واقع نخستین اقدام عملی جهانی در جهت تحقق حق تقدم برای اطفال بشمار میرود.
اطفال دارای کدام حقوق میباشند؟
در کنوانسیون جهانی حقوق طفل و اسنادی چون اعلامیه سال (1924) ژنیو در باره حقوق طفل، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، موافقتنامه بین المللی پیرامون حقوق اجتماعی، اقتصاد، فرهنگی و قوانین و مقررات سازمان های اختصاصی و سازمان های بین المللی که در رابطه به رفاه اطفال اشتغال دارند لزوم توجه و مواظبت خاص به کودکان به رسمیت شناخته شده است.
در كنوانسيون جهاني حقوق طفل مفردات ذيل به عنوان حق قيد گرديده:-
و در ولایاتی که اطفال به مکتب میروند با کمبود کتاب، تخته، تباشیر، میز، چوکی، معلم و اتاق درسی اکثراً مواجه میباشند.
در مکاتبی که کتاب درسی وجود دارد اکثراً با اغلاط فاحش تدریس میشوند و حتی در کتاب ساینس صنف ششم صفحات مضمون تاریخ با مضمون ساینس یکجا از اثر غفلت دوخته شده،
لباس مکتب را که اصلاً در دهات مردم نمی شناسند و در بسیاری محلات با پای برهنه به مکتب میروند.
در شرایط مهاجرت های اجباری اطفال با نبود سرپناه، نبود حفظ الصحه وغیره مواجه میباشند
-از این اطفال به طور وحشتناک با شستشوی مغزی در عملیات انتحاری و فعالیت های تخریبی استفاده مینمایند و با تلقین درس نفرت و انزجار در مغز آنان تخم نفاق و جنگ را میکارند،
انفجارات، وقوع جنگها و حادثات دلخراش اکثر این اطفال را به ضربه های روحی و تروما مبتلا نموده است.
- مردم به کلینیک ها و مراکز صحی دسترسی داشته باشند در حالیکه در بسیاری مناطق کلینیک ها و مکاتب به آتش کشیده میشوند .
چگونه میتوان ازارقام دقیق در این عرصه گزارش تهیه نموده و از پائین آمدن گراف آن مطمئن شد؟
اطفالی که در سرما به امراض طروق تنفسی و در گرما به اثر نبود حفظ الصحه محیطی و شخصی به اسهالات دچار اند
-آیا میتوان از صحتمندی آنان اطمینان داشت؟ آیا میتوان در چنین وضعیت در اصول باید بر اساس ارقام واقعی مشخص شود؟
- از مجموع نفوس کشور به هر چند نفر یک داکتر و آنهم در کجا وجود دارد؟
دوکتوران با آنکه شمارشان اندک است در شهر ها فعالیت مینایند، در دهات دور افتاده از خدمات صحی کمتر اثری وجود دارد.
-در اکثر خانواده ها خوراک یکنواخت اعضای خانواده را به امراض مختلف دچار ساخته، کارمندی که سه هزار افغانی معاش دارد و یک بوری آرد را باید یک هزار افغانی خریداری میکند در خانواده اش آیا میتوان از غذا و تغذیه بحثی نمو؟
- اینجا که فقط مسأله سه جوع مطرح است نه تغذیه واز گوشت، میوه و ترکاری در دسترخوان ها خبری نیست و فقط آنها در زمستان (الو) یا آتش و در تابستان به سایه ضرورت دارند.
این اطفال در وافع نان آوران فامیل شان بوده به روی سرک یا ساختمان های بلند منزل به کارهای طاقت فرسا مشغول اند،
به آنان زمینه رفتن به مکتب، خدمات صحی و مواظبت های کتلوی وجود ندارد.
- این اطفال اکثراً نان وآب آور فامیل نیز میباشند واز نبود آب پاک اکثراً مجبور اند فواصل طولانی را بخاطر انتقال آب طی کنند.
- این اطفال روز ها از صبح تا شام به حالت بیهوش در کنار زنانی که خود را مادرانشان مینامند در وضعیت خیلی دردناک افتاده اند.
در افغانستان خوشبختانه چتر محافظتی و محیط طوری میباشد که اکثراً طفل بی سر پرست در کوچه دیده نمیشود که شب را در روی سرک سپری کرده باشد این اطفال حتماً از طرف اقارب خانواده ها به ترتیبی جذب میشوند که شب به خانه یی سر شان را پناه کنند اما تحقیر و توهینی که این اطفال با آن مواجه اند خیلی شدید میباشد.
-اما در شهر ها و دهات اکثراً محیط برای سپورت اطفال مساعد نیست،
- میدان های بازی مصئون کمتر وجود دارد،
- استودیوم ها و جمنازیوم ها کافی نیست،
-پارک های تفریحی کمتر وجود دارد
- آلودگی محیط زیست با خاک و گرد و دود عمدتاً در شهر کابل ساحه زندگی را برای اطفال تنگتر میسازد.
مشکل اطفال با ماین و مواد منفجر نا شده:
ماین و مواد منفجر ناشده از خطرات دیگری میباشد که حیات اطفال را تهدید میکند
- آگاهی از خطرات ماین به اطفالی که به وطن عودت نموده اند کمتر داده شده و اکثراً شیوه های نجات از ساحه ماین فیلد را بلد نیستند که به این علت اکثراً اطفال تلف میشوند.
اینها گوشه یی از مشکلاتی میباشند که اطفال افغانستان با آن مواجه اند. از اینکه افغانستان در (28) مارچ (1994م) کنوانسیون جهانی حقوق طفل را امضاء نموده لازم است مقامات مسوول کشور حقوق اطفال را به رسمیت شناخته از گزارشات روی کاغذ و جلسات بی نتیجه به کار های سازنده در حیات اطفال گام بردارند.
به گزارش منابع سازمان ملل در سال تصویب این سند هر روز (40) هزار کودک در اثر سؤ تغذیه و امراض به شمول ایدز، کمبود آب پاک و حفظ الصحه نا مناسب و اثرات ادویه مخدر حیات خود را از دست داده
همه روزه ملیون های طفل از مصیبت فقر و بحران اقتصادی، گرسنگی، بی خانگی، امراض ساری، بیسوادی و تخریب محیط زیست رنج میبردند.
یکصد ملیون طفل از تعلیم و تربیه ابتدایی در جهان محروم اند و دو سوم آنرا دختران تشکیل میدهند.
بر اساس آمار سازمان ملل همه ساله نیم ملیون مادر در اثر عوامل ناشی از ولادت میمیرند.
با این حال سوالی مطرح میشود که:
طفل كيست؟
بر اساس تعريف سازمان ملل طفل عبارت از هر انساني است كه به سن هژده ساله گي نرسيده باشد.کارشناسان سازمان ملل اطفال را :
- معصوم (به مفهوم غیر مذهبی)
- وابسته
و آسیب پذیر خوانده شده
ودر عین حال آنانرا ::- سرشار،
- کنجکاو
و مملو از امید توصیف مینمایند.
روانشناسان میگویند که هر طفل وقتی پای روان شود دارای سه احساس میباشد:1- من مهم هستم
2-جهان مصئون است
3-آینده زیباست
دانشمندان تأکید میکنند که تمام اطفال یکسان به دنیا می آیند اینکه یکی رییس جمهور میشود و دیگری... بیکار میماند تأثیر محیط میباشد، احتمالاً به همین دلیل بهتر شدن محیط برای انکشاف استعداد های اطفال بودکه:در سال (1990م) اجلاس سران جهان برای اطفال که بزرگترین گردهمایی را رهبران جهان در تاریخ میباشد در قصر سازمان ملل دایر شد و این اجلاس که در آن (71) رییس جمهور و رییس حکومت و (88) مأمور ارشد دولتی در سطح وزیر اشتراک داشت اعلامیه را در باره بقأ حیات، حفاظت و رشد اطفال و پلان های عملی اجرای این اعلامیه طی دهه (90) میلادی به تصویب رسانید.
بر علاوه اجلاس سران کنوانسیون جهانی حقوق طفل مصوب مجمع عمومی سازمان ملل را نیز به تصویب رسانید که در واقع نخستین اقدام عملی جهانی در جهت تحقق حق تقدم برای اطفال بشمار میرود.
اطفال دارای کدام حقوق میباشند؟
در کنوانسیون جهانی حقوق طفل و اسنادی چون اعلامیه سال (1924) ژنیو در باره حقوق طفل، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، موافقتنامه بین المللی پیرامون حقوق اجتماعی، اقتصاد، فرهنگی و قوانین و مقررات سازمان های اختصاصی و سازمان های بین المللی که در رابطه به رفاه اطفال اشتغال دارند لزوم توجه و مواظبت خاص به کودکان به رسمیت شناخته شده است.
در كنوانسيون جهاني حقوق طفل مفردات ذيل به عنوان حق قيد گرديده:-
-زندگي حق هر طفل است.
- طفل بايد پس از به دنيا آمدن فوراً ثبت نام شود
.- طفل حق دارد نام داشته باشد.
- طفل حق دارد مليت داشته باشد.
- طفلي كه به موضوعات مربوط خودش صاحب نظر باشد حق دارد نظرياتش را آزادانه بيان كند.
- اطفال حق تشكيل انجمن ها و اجتماعات مسالمت آميز را دارند
.- طفل حق دسترسي به اطلاعات و مواد از منابع گوناگون ملي و بين المللي را به خاطر تعالي اجتماعي، معنوي، اخلاقي و سلامت جسمي و فكري خويش دارد
.- اطفال بايد در برابر تمام انواع خشونت هاي جسمي، روحي، جراحت يا سؤ رفتار، سهل انگاري، بد رفتاري به شمول سؤ استفاده جنسي حمايت شوند.
- طفلي كه از لحاظ جسمي يا دماغي معيوب است... سهمگيري فعالش در حيات اجتماعي تسهيل شود.
- به كاهش در ميزان مرگ و مير نوزادان و اطفال تدابير اتخاذ شود.
- طفل حق دارد از تعليم و تربيه ابتدايي، رايگان و اجباري برخوردار باشد.
- در مكاتب بايد دسپلين و انظباط مكتب به نحوي تطبيق شود كه با مقام انساني طفل سازگار باشد
.- تعليم و تربيه طفل بايد در جهت رشد شخصيت، استعدا، توانايي جسمي و فكري، رشد حس احترام به حقوق بشر، احترام به منشور سازمان ملل، احترام به والدين، هويت فرهنگي، زبان، ارزش هاي ملي و مذهبي كشور و رشد روحيه تفاهم، صلح، دوستي، تحمل ديگران، برابري زن و مرد، دوستي ميان مردمان گروه هاي قومي، ملي، مذهبي و احترام به محيط طبيعي صورت گيرد.
- طفل حق دارد به تفريح، استراحت، بازي و فعاليت هاي متناسب به سن و سالش بپردازد.
- اطفال در برابر استفاده غير قانوني از مواد مخدر و مواد سايكو تراپيك باید حمايت شوند.
- جلو استفاده غير قانوني از اطفال در توليد و قاچاق مواد مخدر گرفته شود.
- حكم اعدام و حبس ابد نبايد در مورد اطفال كمتر از (18) سال تطبيق شود.
- طفل كمتر از (15) سال بايد در مخاصمات و درگيري ها مستقيماً اشتراك نداشته باشد و در نيروهاي مسلح افراد كمتر از (15) ساله استخدام نشود.
این ها برخی مقررات در کنوانسیون جهانی حقوق طفل میباشد که تحت شعار حق تقدم برای اطفال مسجل گردیده ولی اگر به واقعیت زندگی اطفال در افغانستان نگاه کنیم دیده میشود که هنوز این کلمات ارزشمند در جامعه افغانی به درستی راه نیافته و برای اطفال افغان در حد شعار باقی مانده اند.وضعیت اطفال در مکاتب:
دروازه های مکاتب در بسیاری از ولایات جنوب به روی اطفال بسته شدهو در ولایاتی که اطفال به مکتب میروند با کمبود کتاب، تخته، تباشیر، میز، چوکی، معلم و اتاق درسی اکثراً مواجه میباشند.
در مکاتبی که کتاب درسی وجود دارد اکثراً با اغلاط فاحش تدریس میشوند و حتی در کتاب ساینس صنف ششم صفحات مضمون تاریخ با مضمون ساینس یکجا از اثر غفلت دوخته شده،
لباس مکتب را که اصلاً در دهات مردم نمی شناسند و در بسیاری محلات با پای برهنه به مکتب میروند.
اطفال و جنگ:
در جنگ ها آسیب پذیر ترین بخش جامعه اطفال میباشنددر شرایط مهاجرت های اجباری اطفال با نبود سرپناه، نبود حفظ الصحه وغیره مواجه میباشند
-از این اطفال به طور وحشتناک با شستشوی مغزی در عملیات انتحاری و فعالیت های تخریبی استفاده مینمایند و با تلقین درس نفرت و انزجار در مغز آنان تخم نفاق و جنگ را میکارند،
انفجارات، وقوع جنگها و حادثات دلخراش اکثر این اطفال را به ضربه های روحی و تروما مبتلا نموده است.
حفظ الصحه اطفال:
جلوگیری از مرگ و میر اطفال تنها در شرایطی ممکنست که در کشور صلح حکمفرما باشد- مردم به کلینیک ها و مراکز صحی دسترسی داشته باشند در حالیکه در بسیاری مناطق کلینیک ها و مکاتب به آتش کشیده میشوند .
چگونه میتوان ازارقام دقیق در این عرصه گزارش تهیه نموده و از پائین آمدن گراف آن مطمئن شد؟
اطفالی که در سرما به امراض طروق تنفسی و در گرما به اثر نبود حفظ الصحه محیطی و شخصی به اسهالات دچار اند
-آیا میتوان از صحتمندی آنان اطمینان داشت؟ آیا میتوان در چنین وضعیت در اصول باید بر اساس ارقام واقعی مشخص شود؟
- از مجموع نفوس کشور به هر چند نفر یک داکتر و آنهم در کجا وجود دارد؟
دوکتوران با آنکه شمارشان اندک است در شهر ها فعالیت مینایند، در دهات دور افتاده از خدمات صحی کمتر اثری وجود دارد.
تغذیه اطفال:
- مادری که خود به سؤ تغذی دچار است به طفلش چه بدهد؟-در اکثر خانواده ها خوراک یکنواخت اعضای خانواده را به امراض مختلف دچار ساخته، کارمندی که سه هزار افغانی معاش دارد و یک بوری آرد را باید یک هزار افغانی خریداری میکند در خانواده اش آیا میتوان از غذا و تغذیه بحثی نمو؟
- اینجا که فقط مسأله سه جوع مطرح است نه تغذیه واز گوشت، میوه و ترکاری در دسترخوان ها خبری نیست و فقط آنها در زمستان (الو) یا آتش و در تابستان به سایه ضرورت دارند.
نان آوران فامیل:
عده کثیری از اطفال در شهر ها خلاف مقررات کنوانسیون جهانی حقوق اطفال به کارهای شاقه مشغول اند.این اطفال در وافع نان آوران فامیل شان بوده به روی سرک یا ساختمان های بلند منزل به کارهای طاقت فرسا مشغول اند،
به آنان زمینه رفتن به مکتب، خدمات صحی و مواظبت های کتلوی وجود ندارد.
- این اطفال اکثراً نان وآب آور فامیل نیز میباشند واز نبود آب پاک اکثراً مجبور اند فواصل طولانی را بخاطر انتقال آب طی کنند.
اطفال وسیله زر اندوزی:
برخی ها بخاطر جلب ترحم اطفال را به حالت بیهوش (که گفته میشود به وسیله برخی دوا ها آنان را به این حالت می آورند) در کنار جاده ها در هوای فوق العاده گرم و یا فوق العاده سرد میگذارند و از مردم پول طلب میکنند.- این اطفال روز ها از صبح تا شام به حالت بیهوش در کنار زنانی که خود را مادرانشان مینامند در وضعیت خیلی دردناک افتاده اند.
اطفال در شرایط خاص:
عده یی از اطفال که بر اثر جنگ ها معلول و معیوب شده اند و قدرت داخل شدن در اجتماع را ندارند و یا اطفالی که نا رسایی شنوایی دارند و یا منتل هستند اکثراً به صفت بار دوش خانواده های فقیر بسر می برند.در افغانستان خوشبختانه چتر محافظتی و محیط طوری میباشد که اکثراً طفل بی سر پرست در کوچه دیده نمیشود که شب را در روی سرک سپری کرده باشد این اطفال حتماً از طرف اقارب خانواده ها به ترتیبی جذب میشوند که شب به خانه یی سر شان را پناه کنند اما تحقیر و توهینی که این اطفال با آن مواجه اند خیلی شدید میباشد.
اطفال و محیط:
در شرایط موجود در افغانستان کانون های خانواده، مسجد، کودکستان و مکتب محلاتی اند که اطفال از آن می آموزند و اطفال را تحت چتر محافظتی شان قرار میدهند-اما در شهر ها و دهات اکثراً محیط برای سپورت اطفال مساعد نیست،
- میدان های بازی مصئون کمتر وجود دارد،
- استودیوم ها و جمنازیوم ها کافی نیست،
-پارک های تفریحی کمتر وجود دارد
- آلودگی محیط زیست با خاک و گرد و دود عمدتاً در شهر کابل ساحه زندگی را برای اطفال تنگتر میسازد.
مشکل اطفال با ماین و مواد منفجر نا شده:
ماین و مواد منفجر ناشده از خطرات دیگری میباشد که حیات اطفال را تهدید میکند
- آگاهی از خطرات ماین به اطفالی که به وطن عودت نموده اند کمتر داده شده و اکثراً شیوه های نجات از ساحه ماین فیلد را بلد نیستند که به این علت اکثراً اطفال تلف میشوند.
اینها گوشه یی از مشکلاتی میباشند که اطفال افغانستان با آن مواجه اند. از اینکه افغانستان در (28) مارچ (1994م) کنوانسیون جهانی حقوق طفل را امضاء نموده لازم است مقامات مسوول کشور حقوق اطفال را به رسمیت شناخته از گزارشات روی کاغذ و جلسات بی نتیجه به کار های سازنده در حیات اطفال گام بردارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر