۱۳۹۳ تیر ۳, سه‌شنبه

کودک بیش فعال را چگونه مهار کنیم؟


ژوئن 25, 2014
شماره(181) چهارشنبه 4 سرطان 1393 / 25 جون 2014
از آنجایی که دارو و درمانی برای کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی به تنهایی پاسخگو نیست، والدین بهتر است روش های تربیتی و برخورد مناسب با این کودکان را فرا بگیرند اما به راستی چگونه باید با این کودکان برخورد کرد؟ روش های تربیتی مناسب این کودکان کدام هستند؟ بزرگ کردن هر کودکی به آموزش والدین نیاز دارد اما کودکی بیش فعال نیروی ویژه ای را می طلبد. اگر به عنوان والدین کودک، نقش خود را به خوبی در مقابل همه کسانی که در درمان کودک شرکت دارند – مانند معلمان، پزشک، روانشناس و حتی سایر اعضای خانواده – ایفا کنید، مهمترین و بهترین مدافع کودک هستید. نتیجه این حمایت ها و آموزش ها این است که می توانید به کودک بیش فعال خود کمک کنید به سوی موفقیت گام بردارد. در اینجا چند روش مناسب برای رفتار با این کودکان را بیان می کنیم:
1- نگرش و افکار خود را تغییر بدهید.
از آنجا که تعدادی از انتظارات، باورها و پیش داوری های خاص والدین باعث بروز مشکلات ارتباطی والد و کودک می شود، لازم است برخی از شناخت ها در نخستین مرحله اصلاح شوند. مثلا به عنوان والد باید بدانید: رفتار کودک مربوط به یک اختلال است و از روی قصد و عمد نیست، کودک توانایی یادگیری و موفقیت دارد، کودک مجموعه ای از توانایی های منحصر به فرد را دارد که این ویژگی ها ارزشمند هستند. به صورت خلاصه هر چقدر می توانید در مورد این بیماری بیاموزید؛ هر چقدر بیشتر بدانید می توانید به کودکتان بهتر کمک کنید.
2- گوش دادن و صحبت کردن درست را بیاموزید.
باز نگه داشتن پل ارتباطی میان والدین و کودک فوق العاده مهم است و موجب می شود اختلاف ها و تعارض های میان والدین و کودک به شکل مؤثری از میان برداشته شود و از وخیم تر شدن روابط میان آنها جلوگیری کند. برای این مورد پیشنهاد می شود:
رفتار خود را با سن کودک متناسب کنید.
در هنگام صحبت با کودک ارتباط چشمی با او داشته باشید.
با جملات ساده صحبت کنید.
خود را به جای کودک بگذارید.
سعی کنید هدف او را از بروز چنین رفتارهایی کشف کنید و برای گوش دادن به صحبت های کودک خود وقت بگذارید.
آرام ولی محکم صحبت کنید. اگر معمولا هنگامی که کاری از کودکتان می خواهید صدایتان را بلند می کنید، کودک می آموزد هنگامی که صدایتان را به حداکثر نرسانده اید، به شما بی توجهی کند.
احساستان را به کودک بگویید. بدون اینکه مستقیم از کودک انتقاد کنید، به او بگویید در مورد اعمال و رفتارش چه احساسی دارید. برای مثال: «به خاطر اینکه موهایت را شانه نمی کنی واقعا ناراحتم» یا «وقتی به موقع نمی خوابی، واقعا نگران می شوم.»
3- توجه مثبت به کودک نشان دهید.
فقط زمانی می توانید با موفقیت برای فرزند خود حد و مرز قوانین را تعیین کنید که به ویژگی های مثبت او توجه نشان دهید.
مؤثرترین راه برای آموزش رفتار خوب، شکل دادن رفتار یا تحسین است. اگر هنگام تحسین کودک خود، راهنمایی های زیر را به کار ببندید، متوجه خواهند شد این کار به عنوان یک روش تربیتی و انضباطی بسیار مؤثر است.
به کودک خود بگویید که کدام صفات او را می پسندید. دست کم چند بار در روز کودک خود را تحسین کنید.
به طور مناسب و مقتضی تحسین کنید. برای دریافت پاسخ های بهتر، نوع تحصین را با سن و اخلاق کودک متناسب کنید. برای نمونه در آغوش گرفتن، بوسیدن، نوازش کردن و دیگر نشانه های عملی محبت همراه با کلمات مهر آمیز برای کودکان مناسبتر هستند. به این نکته توجه داشته باشید که همیشه از جملات متنوعی برای این کار استفاده کنید، زیرا کودک بعد از مدتی از جملات تکراری خسته می شود.
بازخورد فوری نشان دهید و رفتار کودک را برای موفقیت های کوچکتر نادیده نگیرید.
کودک را با افراد دیگر مقایسه نکنید.
روزانه پانزده تا بیست دقیقه از وقت خود را به کودک اختصاص دهید تا روابط والد – فرزند نزدیکتری ایجاد شود و زمینه برای تخلیه هیجانات نیز صورت گیرد. در این اوقات به کودکتان در انتخاب فعالیت یا تکلیف، حق انتخاب بدهید و کودک نقش اصلی را بر عهده بگیرد.
4- دستورات موثر و مناسب بدهید
کودکان دچار اختلال بیش فعالی در کنترل حواس خود ناتوان هستند. بدین ترتیب وقتی می خواهید کودک رفتار خاصی داشته باشد یا کار خاصی انجام دهد، باید حواس خود را متمرکز کند. برای آموزش این مرحله از مداخله موارد زیر پیشنهاد می شود:
محیط خانه را بازسازی کنید. فعالیت ها و شلوغی ها و تماس های تلفنی غیرضروری را کاهش دهید و تلویزیون را خاموش کنید.
برای تقویت توجه کودک ابتدا از بازی «نگاهت را برنگردان» استفاده کنید. بدین ترتیب که شما و کودکتان به چشمان یکدیگر خیره شوید، هر کس زودتر خسته شود و نگاهش را برگرداند، بازنده است. پس از اینکه کودک خیره شدن را به خوبی یاد گرفت، به او بیاموزید حواسش را روی کسی که در حال صحبت کردن است، متمرکز کند یا به عبارتی «رادارش را روی او قفل کند». هنگام غذا خوردن به طور عمد ترتیبی بدهید تا افراد مختلف صحبت کنند و ببینند آیا کودک این بازی را درست انجام می دهد یا نه. فراموش نکنید در صورت انجام درست این تمرین، کودک را تحسین کنید.
مطمئن شوید کودکتان وظایفش را متوجه شده است و از او بخواهید دستور را با صدای بلند تکرار کند.
برای انجام کارها از کودک خواهش نکنید. اگر شما در مورد مسئله ای از کودک خود خواهش کنید، باید انتظار جواب «نه» را داشته باشید.
5- به کودکتان نحوه انجام درست فعالیت ها را آموزش دهید.
والدین همیشه مشتاق هستند کودک بتواند از خودش مراقبت کند، رفتارش را کنترل کند و رفتاری مسئولان داشته باشد. برای اینکه به طور مؤثر والدین این کودکان باشید، باید یک مدیر مؤثر باشید؛ زیرا شما در حال اداره فردی هستید که سطح خود کنترلی اش پایین است. تعامل شما با کودک باید ثابت و قابل پیش بینی باشد. برای آموزش این مرحله از مداخله، موارد زیر پیشنهاد می شود:
فعالیت هایی را انتخاب کنید که کودک قادر به انجام آنها باشد.
قوانین باید به صورت شفاف و خلاصه شده باشد. کودک باید به طور دقیق بداند شما چه انتظاری از او دارید.
وظایف را به مراحل کوچکتر تقسیم کنید.
به کودک خود بگویید چه کاری را باید انجام بدهد، نه اینکه چه کاری را نباید انجام بدهد، زیرا باید به این کودکان شروع راه را نشان دهیم، نه اینکه آنها را متوقف کنیم.
به کودک علامتی نشان دهید که به او بهماند زمان شروع کارش است؛ از کودک بخواهید به شما بگوید در شروع، وسط و پایان چه کارهایی را انجام داده است.
یک ساختار زمانی ثابت را برای غذا خوردن، انجام تکالیف، تلویزیون نگاه کردن، بیدار شدن و به رختخواب رفتن تنظیم کنید.
برای انجام کارهایی که به توجه و یادگیری نیاز دارد، وقت استراحتی تعیین کنید.
به کودک اجازه دهید انرژی های اضافی خود را با انجام بعضی از ورزش های فیزیکی تخلیه کند.
تکالیف مدرسه را به طور روزمره مرور کنید و از آموزگار بخواهید کارهای کلاسی کودک را برای شما بفرستد. همچنین زمان مشخصی را برای انجام تکالیف انتخاب و برای انجام تکالیف روزمره جدولی تهیه کنید. به عنوان مثال، شنبه ها: ریاضی و فارسی.
یک مکان آرام تعیین کنید که کودک تکالیف مدرسه را در آنجا انجام و کتاب ها و دفترهای مدرسه اش را هر شب پیش از خواب در آنجا قرار دهد و صبح، هنگام رفتن به مدرسه آنها را فراموش نکند؛ تکالیف را بازبینی کنید. صحت و نظم و ترتیب آنها را بررسی کنید و به کودک خود تذکر دهید اگر تکالیفش را انجام دهد، به او پاداش می دهید. کودک را در انجام تکالیفش راهنمایی کنید. ولی خودتان تکالیف را انجام ندهید.
با ایفای نقش، کودکتان را آموزش دهید. این موقعیت ها می تواند شامل دعوت یک دوست به بازی، صحبت با تلفن، خوشامدگویی به میهمان، گفتگو با کودکان و … باشد.
کودک را مکلف کنید کارهای خانه را انجام دهد؛ مانند چیدن سفره، مرتب کردن اتاق، کمک در آشپزی و … از این طریق اعتماد خود به توانایی او در مسئولیت پذیری را نشان دهید.
6- در زمان مناسب تشویق و تنبیه کنید
پاداش و تشویق برای رفتار مطلوب، یک تقویت کننده محسوب می شود. کودک نسبت به کاری که انجام داده است، احساس خوبی پیدا می کند و در نتیجه آن کار را تکرار خواهد کرد. برای این مورد نیز بهتر است موارد زیر رعایت شود.
به پاداش ها تنوع ببخشید. برای کمک به تصمیم گیری در مورد پاداش، خواسته های کودکتان را بررسی کنید. می توانید از کودک خود پرسش های زیر را بپرسید «اگر بتوانی سه آرزو بکنی، آنها کدامند؟» «اگر بنا باشد فقط یک چیز از بابا بخواهی، آن چیست؟»
پاداش ها و امتیازها را فقط در جریان یا بلافاصله پس از بروز رفتار مطلوب ارائه کنید.
هنگامی که پاداش یا امتیاز می دهید، از کلمات مثبت و تشویق کننده و نیز از ناز و نوازش استفاده کنید.
گاهی اوقات جلوتر به کودک بگویید برای گرفتن پاداش و امتیاز از او چه رفتار مطلوبی را انتظار دارید.
برچسب های ستاره دار یا اشیاء رنگی را انتخاب کنید و در مقابل انجام کار درست یک ژتون به کودک بدهید و در مقابل انجام کار اشتباه، یک ژتون از او بگیرید و مثلا، در ازای جمع آوری پنج ژتون یک هدیه به او بدهید.
از تصحیح بیش از حد استفاده کنید. بر اساس این روش، از کودک می خواهید رفتار ناشایست خود را اصلاح کند. مثلا کودک شما روی دیوار نقاشی می کشد. به او بگویید «دیوار کثیف شده است و باید آن را تمیز کنی تا دوباره قشنگ شود.»
از روش محروم کردن استفاده کنید، البته در استفاده از این مورد محل محرومیت را به دقت انتخاب، و از امنیت و سلامت آن اطمینان حاصل کنید و مدت زمان محرومیت را برحسب سن کودک تعیین کنید.
از کودکتان بخواهید سه تا پنج الگوی نقش یا قهرمان را نام ببرد. بعدا از او بپرسید الگوها یا قهرمانان او برای غلبه بر مشکلات کنترل تکانه چه خواهند کرد. پاسخ های کودک را بررسی و او را دربرداشتن گام های مشابه در راستای تمرین افزایش خویشتنداری تشویق کنید.
رویدادها یا عوامل استرس زایی را که در افزایش بیش فعالی، رفتارهای تکانشی و حواس پرتی کودک نقش دارند، مشخص کنید.
7- به رژیم غذایی و مصرف داروها توجه کنید.
اختلال بیش فعالی با رژیم غذایی در ارتباط است. تغذیه نامناسب و حساسیت های غذایی ممکن است این اختلال را افزایش دهد. در این مورد به یاد داشته باشید:
در وعده های غذایی نظم زمانی ایجاد کنید؛ اندازه گیری دقیق وزن و قد کودک را دنبال کنید.
از مواد غذایی پروتئینی از قبیل میوه های خشک شده، تخمه گل آفتاب گردان، میوه های مغز دار (پسته، گردو، فندق)، غذاهای بدون نمک، میوه و سبزیجات تازه استفاده کنید؛ از قرار دادن چیپس و نوشابه های گازدار در دسترس کودک خودداری و خوردن پیتزا را برای خانواده محدود کنید.
برای بسیاری از کودکان مبتلا، دارو درمانی جزء جدایی ناپذیر برنامه درمانی است. دارو درمانی برای این استفاده می شود تا علائم این اختلال را بهبود بخشد و کودک بتواند به طور مؤثری به فعالیت ادامه دهد، بنابراین مصرف او را پیگیری کنید.
8- به یک گروه حمایتی بپیوندید.
برخورد و اتخاذ شیوه های تربیتی با کودکان بیش فعال بسیار توانفرساست. در این گروه های حمایتی شما با سایر مادران دارای فرزند بیش فعال آشنا خواهید شد که ضمن احساس همدردی کردن با آنان، می توانید از تجارب موفق آنان نیز استفاده کنید.Ÿ
انترنت

۱۳۹۳ خرداد ۲۰, سه‌شنبه

به بهانه روز جهانی منع کار کودک


ژوئن 11, 2014
شماره(179) چهارشنبه 21جوزا 1393 / 11 جنوری 2014
child

7 اشتباه والدین در حرف زدن با کودکان


ژوئن 11, 2014
شماره(179) چهارشنبه 21جوزا 1393 / 11 جنوری 2014
valedain
پدر یا مادر بودن یکی از سخت ترین کارهای دنیا است. این شغل، 24 ساعته است و می تواند بسیار خسته کننده باشد. اما مهم است، با همه خستگی نیز مسایلی را رعایت کنید تا به روح، جسم و اعتمادبه‌نفس فرزندتان لطمه ای وارد نشود. باید طوری او را تربیت و با او رفتار کنید تا در بزرگسالی علاوه بر اینکه مایه افتخار شما شود، خودش نیز در سلامت روحی کامل زندگی کند.
یکی از روش های ارتباطی با کودکان حرف زدن است. اگر بتوانید روش های صحیح حرف زدن خود با کودکان را یاد بگیرید، به طور غیرمستقیم درست حرف زدن را به او نیز می آموزید.
1.غر زدن
بسیاری از والدین برای اینکه فرزندشان تکالیفش را درست انجام دهد یا غذایش را کامل بخورد، مدام سر او غر می زنند و اعتراض می کنند. این رفتار به هیچ عنوان مناسب و پاسخ‌گو نیست. بر اساس مجله تایم، این کار باعث می شود تا کودک لج کند و درست برعکس آن را انجام دهد. این مساله همچنین باعث می شود تا فرزند از زمان هایی همچون غذاخوردن فرار و سعی کند خودش را به کاری دیگر مشغول کند.
2.کوتاه پاسخ دادن
والدینی که با پاسخ کوتاه فرزند را مجبور می کنند از آنها اطاعت کند، به هیچ عنوان روش درستی برای تربیت کودک خود انتخاب نکرده اند. با گفتن عبارت: «برای اینکه من می گم!» باعث می شوید تا کودک هرگز به چرایی مسایل فکر نکند. قدرت تحلیل و پرسش‌گرایی را از او می گیرید. یا گفتن عبارتی همچون: «هر چه من می گویم را باید انجام دهی» به این مفهوم است که هیچ احترامی برای فرزند خود قایل نیستید و او نیز در مقابل به شما احترام نخواهد گذاشت. برای تربیت صحیح فرزندان، برای پاسخ به سوالات او زمان بگذارید و با صبر کامل و مرتبط به او پاسخ بدهید.
3.کودکانه رفتار کردن
کودکان بسیار باهوش تر از آن هستند که تصور می کنید. لازم نیست صدای خود را کودکانه کنید یا با کلمات خیلی بچه‌گانه با او حرف بزنید تا به حرف هایتان گوش کنند. کودکان مکالمات مردم با یکدیگر را می شنوند و کودکانه حرف زدن را نوعی اهانت به خود می دانند.
4.مشغول بودن
کودکان دوست دارند برای آنها ارزش قایل شوید. به همین دلیل بسیار مهم است واقعا برای آنها ارزش قایل شوید. هنگام صحبت با فرزند خود، گوشی موبایل را کنار بگذارید و با همه حواس به حرف های او گوش فرا دهید. این باعث می شود تا اعتمادبه نفس پیدا کنند و آن حس ارزشمندی که دنبالش هستند را از شما بگیرند.
5.زیاد حرف زدن
تحقیقات کارشناسان ثابت کرده است، مغز هر انسانی می تواند در هر مرتبه، به طور متوسط 5 تا 9 موضوع را به خاطر بسپارد. به همین دلیل است که کودکان وقتی بیشتر از ظرفیت خود می شنوند، دیگر تمایلی به گوش کردن ادامه حرف ها ندارند. اگر می خواهید مسایل زیادی به فرزند خود بیاموزید، آن را به چندین بخش کوتاه تقسیم کنید تا نتیجه بهتری داشته باشد.
6.استفاده از واژه های محکوم یا سرزنش کننده
هرگز از واژه هایی که باعث ایجاد حس گناه در کودک می شود، استفاده نکنید. کودکان از همان ابتدا حس همدردی ندارند و بسیاری از چیزها را نمی توانند درک کنند. نباید برای اشتباهای که انجام می دهند خیلی آنها را مواخذه و سرزنش کنید.
7.تهدید کردن
هدف از بزرگ کردن کودک این نیست که او را مطیع و فرمانبردار خود تربیت کنیم. باید به کودکان فرصت فکر و خطا کردن بدهد. تهدید کردن کودک باعث می شود تا اعتمادبه‌نفس او از بین برود و در بزرگسالی دچار مشکل بشود.Ÿ

نامه پدری به آموزگار پسرش


ژوئن 11, 2014
شماره(179) چهارشنبه 21جوزا 1393 / 11 جنوری 2014
اگر می توانید
به پسرم خود شناسی‌ و مردم شناسی‌ بیاموزید.
ارزش های زندگی انسانی‌ را به پسرم آموزش دهید.
به او نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهید.
به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید.
به او بیاموزید از اشک ریختن خجالت نکشد.
از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد.
به پسرم یاد بدهید که: همه حرف ها را بشنود.
و سخنی را که به نظرش درست می رسد انتخاب کند.
به او بگویید که تسلیم هیاهو نشود.
و اگر خود را بر حق می داند به عقایدش اعتقاد داشته باشد و با تمام قوا پای سخنش بایستد،
حتی اگر همه برخلاف او حرف بزنند
به او بگویید:
همه مردم صادق و خواهان برابری نیستند،
ولی به ازای هر شیاد، صدیقی هم وجود دارد،
و به ازای هر سیاستمدار خودخواه انسان نیکی‌ هم یافت می شود.
در ازای هر دشمن، دوستی هست.
به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد.
در مدرسه بهتر این است که مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد.
به او بگویید تعمق کند.
به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقیق شود.
به گلهای درون باغچه و به زنبورها که در هوا پرواز می کنند،, دقیق شود.
به پسرم یاد بدهید
با ملایم ها، ملایم و با گردن کشان، گردن کش باشد.
در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج دهید اما از او یک نازپرورده نسازید.
بگذارید که او شجاع باشد.
می دانم که وقت می گیرد، و توقع زیادی است،
اما ببینید که چه می توانید بکنید.
پسرم کودک کم سال بسیار خوبی است

روح پدرم شاد که فرمود به استاد
فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ

۱۳۹۳ خرداد ۱۳, سه‌شنبه

اطفال عزیز!روزتان مبارک!


ژوئن 4, 2014
شماره(178) چهارشنبه 14 جوزا 1393 / 4 جون 2014
k 1
k2
k3
k4
k5
k6
k7
k8
k9
small kids
k11
k12
k13
Kids laughing
k15
k16
k17
k18
k19
k20
kid5
kid6
kid7
kid8
kid10
kid22
kiddd
3- وضعيت اطفال خاص
درين قسمت وضعيت اطفال خاص را مورد بررسي قرار ميدهيم اين اطفال شامل اشخاص ذيل مي گردند:
. اطفال بي سرپرست
. اطفال بد سر پرست
. اطفال پناهنده و آواره
. اطفال معلول
. اطفال خياباني
. اطفال مختلف
. قاچاق اطفال
. ازدواج اطفال
. سو استفاده جنسي از اطفال
. اطفال فراري
اطفال بي سرپرست
طفل بي سرپرست ، طفلي است كه نماينده قانوني نداشته باشد. ( فقره 2 ماده 57 قانون رسيده گي به تخليفات اطفال)
در صورتي كه شما به عنوان يك طفل پدر، پدر كلان، مادر و كسی كه شمار ا سر پرستي نمايد نداشته باشيد، شما به عنوان يك طفل بي سرپرست تلقي مي شويد در اين صورت محكمه براي شما شخصي را به عنوان سرپرست تعيين مي كند.
شخصي كه به عنوان سر پرست شما تعيين مي گردد، صلاحيت دارد تا از شما سر پرستي كند ، سرپرست شما داراي كليه صلاحيت ها و مسوليتهاي والدين طفل مي باشد( ماده 59 قانون رسيدگي به تخلفات اطفال )
اطفال بد سر پرست:
اطفال بد سرپرست ، اطفالي مي باشند كه داراي سرپرست و يا كساني مي باشند كه از آنها نگهداري نمايند اما اين اشخاص صلاخيت سر پرستي راندارند و عليه اطفال بدرفتاري و خشونت روا مي دارند
آيا شما يك طفل بد سر پرست مي باشيد، در اين صورت براي شما محكمه مطابق ماده 251 قانون مدني سرپرست جديد تعيين مي كند.
اطفال پناهنده و آواره:
در صورتي كه شما يك طفل پناهنده و آوازه باشيد دراين صورتي ميتوانيد تقاضاي پناهندگي بدهيد( ماده 22 كنوانسيون حقوق طفل)
اطفال در وضعيت هاي جنگ:
هيچ طفل زير 15 سال نبايد در جنگ شركت كند. دولت ها بايد در زمان جنگ از اطفال مراقبت كرده و آن را موزد حمايت قرار دهند. (ماده 38 كنوانسيون حقوق طفل )
اطفال معلول:
اگر شما يك طفل معلول هستيد مطابق ماده 23 كنوانيسيون حقوق طفل ازر اين حقوق برخوردار هستيد و دولت شما مكلف است آنها را برايتان انجام دهد:
طفل معلول بايد از يك زندهگي محترمانه برخوردار باشد.
طفل معلول بايد از مراقبتهاي ويژه برخورداز باشد.
طفل معلول بايد دسترسي به تحصيل و آموزش داشته باشد.
خدمات صحي ، خدمات بازتواني، آماده سازي براي اشتغال و امكانات تفريحي براي طفل معلول
سو استفاده جنسي از اطفال:
دولت ها وظيفه دارند از اطفال حمايت كنند تا كسي از آنها سو استفاده جنسي نكند.( ماده 34 كنوانسيون حقوق طفل)
فرار طفل:
طفل ممكن است از محيط مكتب يا خانواده دست به فرار زند. عللي كه باعث ميگردد طفلي از مكتب فرار نمايد را چنين مي توان خلاصه نمود:
1- طرف خطاب قرار دادن در مكتب با القاب زشت و ناپسند
2- ضعيف بودن درس طفل نسبت به ديگر هم صنفي هاي خود
3 – ترس از مكتب
4 – وجود فشارهاي تحصيلي و پايين بودن توانايي هاي جسمي و ذهني شاگرد براي آماده كردن خود
طفلي كه ازمكتب رفتن خودداري مي كند. آينده خود را به نوعي تباه مي سازد. اوممكن است فردي اجتماعي بار نيايد زيرا از ارتباط گرفتن با محيط بيرون خود داري مي كند . به نوعي كه روانشناسان اين عمل طفل را نوعي خودكشي اجتماعي به شمار ميآورند.
فرار اطفال از خانه بنا به بررسي جامعه شناسان و روانشناسان در بيش از 80 در صد موارد ناشي از اختلافات خانوادگي است . خانوادهاي كه در آنها در گيريها ي لفظي بين والدين خشونت عليه اطفال و اعتياد به مواد مخدر و جود دارد بيشتر اطفال را در معرض فرار از خانواده قرار مي دهند.
فرار اطفال جرم نيست بلكه رفتاري غير عادي است كه با آن در محكمه اختصاصي اطفال رسیدگي مي گردد و او بدين ترتيب مورد اصلاح و تربيت قرار مي گيرد.
اطفال خياباني:
طفل خياباني كيست؟ بر اساس ماده 1 ميثاق حقوق طفل به اطفالي كه زير سن 18 سال قرار دارند و در سرك ها زندگي و كار مي كنند . خانواده ندارد و يا امكان دسترسي به خانواده آنها وجود ندارد و بازگشت آنها به خانواده امكان دارد و خانواده منتظربازگشت آنهاست و همينطور اطفالي كه خانواده منتظر آنها نمي باشد طفل خياباني گفته ميشود.
اطفال خياباني خود به دو دسته تقسيم مي گردند:
1- اطفال در خيابان: منظور اطفالي هستند كه در خيابان ها و سرك مشغول كار مي باشند . اين اطفال از خانواده هاي كم در آمد و پر جمعيت مي باشند و علت آنها نيز در سرك ها كسب د ر آمد است. اين گروه از اطفال خياباني احساس تعلق به خانواده را دارند اما ميزان ارتباط آنها كم يا زياد مي تواند باشد. برخي از اين اطفال به مكتب مي روند. اين قسم از اطفال ممكن است مرتكب جرم در سرك ها گردند. اكثريت اطفال خيابان را اين قسم از اطفال تشكيل مي دهند.
2- اطفال خيابان: اين قسم از اطفال گروه كوچكتري را تشكيل مي دهند اما مشكلات آنها نسبت به گروه اول بيشتر است. براي اين نوع از اطفال خيابان و سرك به منزله خانه آنها است. آنها در خيابان به دنبال سرپناه و غذا مي گردند. با مكتب بيگانه هستند و معمولاً بيشتر در معرض سوء استفاده هاي جنسي قرار مي گيرند.
ازدواج اطفال:
(ازدواج با طفل زير سن قانوني جرم است)
سن ازدواج براي طفل پسر تكميل سن 18 سالگي و براي طفل دختر تكميل سن 16 سالگي است.(ماده 70 قانون مدني) در هر حال ازدواج طفل دختر كمتر از 15 سال به هيچ صورتي امكان ندارد.(ماده 71 قانون مدني)
اگر شخصي با دختري كه زير سن قانوني براي ازدواج قرار دارد، ازدواج كند، محكوم به زندان مي گردد كه حداقل مدت حبس براي او 2 سال است.(ماده 28 قانون منع خشونت عليه زن)
قاچاق اطفال:
هيچ كس حق ندارد اطفال را بدزدد يا آنها را مورد خريد و فروش قرار دهد. دولت ها بايد كارهاي لازم را براي جلوگيري از دزديدن اطفال يا خريد و فروش آنها انجام دهد.(ماده 35 كنوانسيون حقوق طفل)
اطفال متخلف:
اگر طفلي به قانون شكني متهم شد، تا زماني كه گناه كاري او طبق قانون به اثبات نرسيده است بايد بي گناه شناخته شود. با اين رقم از اطفال بايد به صورت مناسب رفتار شود و بايد به آنها مشوره داده شود. در نهايت تا حد امكان از مجازات شديد آنها بايد خودداري شود.(ماده 40 كنوانسيون حقوق طفل)Ÿ
از کتاب حقوق طفل