۱۳۸۷ اسفند ۱۶, جمعه

بهار و طفل

به هنگام بهاران
که گل خندد به گلزار
جفا کش بابه دهقان
به دستش یوغ و اسپار
به پایش نالی چوب
کمر بسته به دستار
رود سوی زمینش
زند بیل و کند کار
کند قلبه و ماله
دهد کشت خود انبار بکارد گندم و جو
جواری نیز بسیار
هم از شالی و پنبه
تخم ریزد به خروار
کند خدمت به مردم
نباشد هیچ بیکار
تو هم خود را تکان ده
الا ای طفل هوشیار

شعر از استاد محمد آصف مایل
به انتخاب احمد کاووس سیاووش

۱۳۸۷ اسفند ۱۲, دوشنبه

بخوان بخوان بلبلک

بخوان بخوان بلبلک
برف زمستان گذشت
صندلی برداشته شد
مرگ غریبان گذشت
فصل خنک برآمد
باد بهاری وزید
آلو و بادام و سیب
همه شگوفه کشید
بهر تماشای گل
هر که به بوستان گذشت

بخوان بخوان بلبلک
برف زمستان گذشت

دهقان قلبه گرفت
جانب صحرا روان
گاو و بز و گوسفند
سوی چراگاه روان
سبزه به صحرا دمید
زحمت چوپان گذشت

بخوان بخوان بلبلک
برف زمستان گذشت

شعر از استاد محمد آصف «مایل»
انتخاب از احمد کاووس سیاووش