۱۳۹۴ خرداد ۵, سهشنبه
روز آموزگار در حافظه مردم سوم جوزا میباشد
مه 26, 2015
شماره ( 228) چهارشنبه (6) جوزا (1394) / (27) می ( 2015)
روز معلم که سالها در افغانستان به تاریخ سه جوزا تجلیل میشد به دلایل نامعلوم از طرف دولت به سیزده میزان در تقویم دولتی تغییر داده شد اما مردم هنوز سوم جوزا را به عنوان روز معلم ارج گذاشته تجلیل میکنند.به همین سلسله همکار محترم ارمغان ملی بانو لیلا مستان مطلبی در این رابطه همراه با معرفی یکی از استادان ممتاز و چند شعر در وصف مقام معلم ارسال نمود ه اند که با تشکر از ایشان به توجه خوانندگان عزیز میرسد
***
سوم جوزا روز معلم است. روز ان فرشته كه براي اولين بار الفبا را براي ما آموختاند و دستان ما را ياري داد تا مشق بنويسيم و خط بخوانيم و دستور زبان بياموزيم ، حساب كنيم، با دانه هاي لوبيا و نخود جمع و تفريق، ضرب و تقسيم را بما آموختاند ما را به اشعار و نمونه هاي كلام رودكي، رابعه، سعدي، فردوسي، خليلي، مومند، اميركرور و… آشنا ساخت. علم حيات را با نباتات و حيوانات،مكروب ها و… بدون لابراتوار درس داد، جدول مندليف و تركيب بوجود آمدن آب را با حرارت بما سبق داد، قوه اصطحكاك، فشار، جاذبه، حجم، سرعت و سيستم متريك را خستگي ناپذير به ما ياد داد. اينكه زمين كرويست و…، كوه ها و دريا هاي مشهور كشورم و دنيا را به ما درس داد. با تاريخ و امپراطور هاي دنيا آشناي ما ساخت. دينيات و كلام پاك را با زير و زبر به ما ياد داد. ما در چوكي مي نشستيم و معلم ما بدون احساس خستگي با گرد سفيد تباشير بار بار مينوشت و تكرار ميكرد. همه معلمان نازنين روز تان مبارك باد!!
تصوير روي صفحه از آموزگار نازنينم عابده جان مستمندي است كه اين روز خجسته را برايشان تبریک ميگويم.
————–
روز ها ميگذرد انچه بياد ميماند خاطره هايش است. اگر نوشته بتوانيم اول بايد از خداي توانا و دانا سپاس گذار باشيم و بعدش از مادر و از معلم.
انسان كه بيسواد و نادان بدنيا ميايد آنكه ميآموزاند،آموزگار است. سوم جوزا هر سال را روزيكه مكتب رفته ام بياد دارم روزيكه باپاشيدن گل پاشان بر سر معلمين ما اينروز را تبريكي ميگفتيم. يك روز را برابر همه روز هاي سال از ته دل تجليل ميكرديم. زندگي آموزگاران در كشور ما بهبود نيافته اما اين آموزگاران استند كه زندگي شاگردان شان را نسل به نسل بهبود بخشيده اند. امروز ميخواهم براي تمام آموزگاران كشورم سلام تقديم كنم كه اولين آموزگاران داكتران، انجنيران،مهندسين ،معلمين جوان و… استند و بودند. در ميان همه آموزگاران امروز معلم گرانقدر و مهربانم را يافتم محترمه عابده جان مستمندي.
عابده جان قبل از اينكه ما مكتب رو شويم آموزگار مكتب قلعه فتح ا لله خان بودند. ساحه تايمني شهر كابل تازه توصيه يافته بود و داشت نفوس فاميل ها بيشتر ميشد براي اكثر اطفال رفتن به مكتب بفاصله دور مشكل ميشد و مكتب قلعه فتح ا لله خان گنجايش پذيرش شاگرد زياد را نداشت. اين عابده جان مستمندي بودند كه در مورد تأسيس مكتب جديد انديشيد و از مقامات وزارت معارف خواست كه مكتب ديگري در ساحه تايمني احداث کنند. اين انديشه نيك معلمه صاحبه عابده جان مستمندي جامه عمل پوشيد و مكتب ابتدايي تاجورسلطانه در سرك نهم تايمني تأسيس شد. از استاد عابده جان خواسته شده بود كه آمريت مكتب را به عهده بگيرند اما معلمه صاحبه مهربان نميخواستند از آموزش شاگردان بدور بماند. ايشان ترجيح دادند تا هميشه آموزگار بمانند. چنان آموزگاري بودند كه در جريان امتحانات سالانه جگر گوشه شانرا از دست داده بودند. با تمام غم و اندوه كه داشتند روز امتحانات شاگردانش حاضر شدند ایشان در كنار مادر بودن جايگاه با وقار معلمي شانرا هم استوار نگهداشته بود. اين در حالي بود كه دختران و پسران شان هم در امتحانات بالاي پارچه هاي امتحان حاضر بودند. عابده جان مستمندي در ايالات متحده زندگي ميكند. به معلمه صاحبه عابده جان مستمندي و تمام آموزگاران با مسووليت كشورم سلام ميفرستم و اين روز خجسته را برايشان تبريك ميگويم.
روز معلم که سالها در افغانستان به تاریخ سه جوزا تجلیل میشد به دلایل نامعلوم از طرف دولت به سیزده میزان در تقویم دولتی تغییر داده شد اما مردم هنوز سوم جوزا را به عنوان روز معلم ارج گذاشته تجلیل میکنند.به همین سلسله همکار محترم ارمغان ملی بانو لیلا مستان مطلبی در این رابطه همراه با معرفی یکی از استادان ممتاز و چند شعر در وصف مقام معلم ارسال نمود ه اند که با تشکر از ایشان به توجه خوانندگان عزیز میرسد
***
سوم جوزا روز معلم است. روز ان فرشته كه براي اولين بار الفبا را براي ما آموختاند و دستان ما را ياري داد تا مشق بنويسيم و خط بخوانيم و دستور زبان بياموزيم ، حساب كنيم، با دانه هاي لوبيا و نخود جمع و تفريق، ضرب و تقسيم را بما آموختاند ما را به اشعار و نمونه هاي كلام رودكي، رابعه، سعدي، فردوسي، خليلي، مومند، اميركرور و… آشنا ساخت. علم حيات را با نباتات و حيوانات،مكروب ها و… بدون لابراتوار درس داد، جدول مندليف و تركيب بوجود آمدن آب را با حرارت بما سبق داد، قوه اصطحكاك، فشار، جاذبه، حجم، سرعت و سيستم متريك را خستگي ناپذير به ما ياد داد. اينكه زمين كرويست و…، كوه ها و دريا هاي مشهور كشورم و دنيا را به ما درس داد. با تاريخ و امپراطور هاي دنيا آشناي ما ساخت. دينيات و كلام پاك را با زير و زبر به ما ياد داد. ما در چوكي مي نشستيم و معلم ما بدون احساس خستگي با گرد سفيد تباشير بار بار مينوشت و تكرار ميكرد. همه معلمان نازنين روز تان مبارك باد!!
تصوير روي صفحه از آموزگار نازنينم عابده جان مستمندي است كه اين روز خجسته را برايشان تبریک ميگويم.
————–
روز ها ميگذرد انچه بياد ميماند خاطره هايش است. اگر نوشته بتوانيم اول بايد از خداي توانا و دانا سپاس گذار باشيم و بعدش از مادر و از معلم.
انسان كه بيسواد و نادان بدنيا ميايد آنكه ميآموزاند،آموزگار است. سوم جوزا هر سال را روزيكه مكتب رفته ام بياد دارم روزيكه باپاشيدن گل پاشان بر سر معلمين ما اينروز را تبريكي ميگفتيم. يك روز را برابر همه روز هاي سال از ته دل تجليل ميكرديم. زندگي آموزگاران در كشور ما بهبود نيافته اما اين آموزگاران استند كه زندگي شاگردان شان را نسل به نسل بهبود بخشيده اند. امروز ميخواهم براي تمام آموزگاران كشورم سلام تقديم كنم كه اولين آموزگاران داكتران، انجنيران،مهندسين ،معلمين جوان و… استند و بودند. در ميان همه آموزگاران امروز معلم گرانقدر و مهربانم را يافتم محترمه عابده جان مستمندي.
عابده جان قبل از اينكه ما مكتب رو شويم آموزگار مكتب قلعه فتح ا لله خان بودند. ساحه تايمني شهر كابل تازه توصيه يافته بود و داشت نفوس فاميل ها بيشتر ميشد براي اكثر اطفال رفتن به مكتب بفاصله دور مشكل ميشد و مكتب قلعه فتح ا لله خان گنجايش پذيرش شاگرد زياد را نداشت. اين عابده جان مستمندي بودند كه در مورد تأسيس مكتب جديد انديشيد و از مقامات وزارت معارف خواست كه مكتب ديگري در ساحه تايمني احداث کنند. اين انديشه نيك معلمه صاحبه عابده جان مستمندي جامه عمل پوشيد و مكتب ابتدايي تاجورسلطانه در سرك نهم تايمني تأسيس شد. از استاد عابده جان خواسته شده بود كه آمريت مكتب را به عهده بگيرند اما معلمه صاحبه مهربان نميخواستند از آموزش شاگردان بدور بماند. ايشان ترجيح دادند تا هميشه آموزگار بمانند. چنان آموزگاري بودند كه در جريان امتحانات سالانه جگر گوشه شانرا از دست داده بودند. با تمام غم و اندوه كه داشتند روز امتحانات شاگردانش حاضر شدند ایشان در كنار مادر بودن جايگاه با وقار معلمي شانرا هم استوار نگهداشته بود. اين در حالي بود كه دختران و پسران شان هم در امتحانات بالاي پارچه هاي امتحان حاضر بودند. عابده جان مستمندي در ايالات متحده زندگي ميكند. به معلمه صاحبه عابده جان مستمندي و تمام آموزگاران با مسووليت كشورم سلام ميفرستم و اين روز خجسته را برايشان تبريك ميگويم.
درس اســـــتاد
مه 26, 2015
شماره ( 228) چهارشنبه (6) جوزا (1394) / (27) می ( 2015)
گفت استاد مبر درس از یــاد
یاد باد آن چه مرا گفت استاد
یاد باد آن که مرا یاد آموخت
آدمی نان خورد از دولت یـاد
هیــچ یــادم نرود این معنی
کـه مرا مادر من ،نـــادان زاد
پــدرم نیز چو استادم دید
گشـــت از تربیــت من آزاد
پس مرا منت از استـــاد بود
که به تعلیم من اُستـــاد اِستاد
هر چه می دانست آموخت مرا
غیر یک اصــل که نا گفته نهاد
قدر استاد نکو دانستن
حیف استاد به من یاد نداد
گفت استاد مبر درس از یــاد
یاد باد آن چه مرا گفت استاد
یاد باد آن که مرا یاد آموخت
آدمی نان خورد از دولت یـاد
هیــچ یــادم نرود این معنی
کـه مرا مادر من ،نـــادان زاد
پــدرم نیز چو استادم دید
گشـــت از تربیــت من آزاد
پس مرا منت از استـــاد بود
که به تعلیم من اُستـــاد اِستاد
هر چه می دانست آموخت مرا
غیر یک اصــل که نا گفته نهاد
قدر استاد نکو دانستن
حیف استاد به من یاد نداد
حــروف درس الفبا
مه 26, 2015
شماره ( 228) چهارشنبه (6) جوزا (1394) / (27) می ( 2015)
حروف درس الفبا ی ما معلم بود
تمام صحبت ما یک صدا معلم بود
به روی تخته ی چوبی همیشه بی پایان
شروع نام خدابود، تا معلم بود
نگاه روشن دنیای کودکی هایم
به خشم و بوسه ی مادر ؤ یامعلم بود
خدا به وسعت ایمان به شکل هر واژه
و جمله جمله ی ایثار ،با معلم بود
قسم به نام پیام آوران آگاهی
تمام درد بشر را دوا معلم بود
شکوه صبر وصلابت چو کوه می بارید
سه تیغ مهر و سنگ بلا معلم بود
به دشتهای پر ازغنچه های پراحساس گلی شکفته به نام وفا ،معلم بود
به هیچ زندگی و پوچ مرگ ،معنا داد
تمام بود و نبود شما معلم بود
به وقت گوش نهادن نشسته شاگردیم
در اوج خستگی اش هم به پا معلم بود
هنوز پرسش بی پاسخی که می خواند
معلم عشق .. یا خودش معلم بود؟
حروف درس الفبا ی ما معلم بود
تمام صحبت ما یک صدا معلم بود
به روی تخته ی چوبی همیشه بی پایان
شروع نام خدابود، تا معلم بود
نگاه روشن دنیای کودکی هایم
به خشم و بوسه ی مادر ؤ یامعلم بود
خدا به وسعت ایمان به شکل هر واژه
و جمله جمله ی ایثار ،با معلم بود
قسم به نام پیام آوران آگاهی
تمام درد بشر را دوا معلم بود
شکوه صبر وصلابت چو کوه می بارید
سه تیغ مهر و سنگ بلا معلم بود
به دشتهای پر ازغنچه های پراحساس گلی شکفته به نام وفا ،معلم بود
به هیچ زندگی و پوچ مرگ ،معنا داد
تمام بود و نبود شما معلم بود
به وقت گوش نهادن نشسته شاگردیم
در اوج خستگی اش هم به پا معلم بود
هنوز پرسش بی پاسخی که می خواند
معلم عشق .. یا خودش معلم بود؟
۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۹, سهشنبه
خندیدن کودک را سرکوب نکنیم
مه 19, 2015
شماره « 227» چهارشنبه «30» ثور «1394» / «20» می «2015»
کارشناسان پرورش مهارت شوخ طبعی را از اصول تربیتی مهم در خانواده میدانند «شیطنت های کودک خردسالم و به قول آشنایان و دوستان شیرین کاری هایش، همیشه مرا رنج می دهد. گاهی اوقات لنگه کفش را به جای گوشی تلفن برداشته و با دوست خیالی اش صحبت می کند، در برخی مواقع عصای پدربزرگش را برداشته و با خنده های بی پایانش، شروع به گفتن لطیفه های تکراری و بی مفهوم می کند. برخلاف عقیده همسرم که او را کودکی باهوش و شیرین می داند و حمایتش می کند، من نگران هستم». مادر پسر بچه هفت ساله از شوخ طبعیهای فرزندش نگران است در حالی که به عقیده متخصصان ویژگی شوخ طبعی از خصایص انسانهای باهوش به شمار آمده و پرورش آن در کودکان سبب افزایش خلاقیت و کمک به رشد شناختی کودک میشود.
نوع نگرش افراد به زندگی نقش مهمی در شیوه مقابله با فراز و نشیبها و تحقق آمال و آرزوهای آنها دارد. محققان با بررسی روشها و راهکارهای نیل به موفقیت و کسب خوشبختی به این نتیجه دست یافتهاند. مثبت اندیشی و شوخ طبعی در دنیای پرهیاهو و پرمشغله امروزی، اصلی مهم در دستیابی به خوشبختی محسوب شده و کاربرد مهارتهای شوخی در زندگی تضمین کننده سلامت روان و جسم افراد محسوب میشود. اندیشمندان شوخ طبعی را اصل دوم رسیدن به ارتباط موفق دانسته و استفاده گزینشی و آگاهانه از الفاظ و عبارات لطیف را راهکاری موثر برای مقابله با تنش و استرس معرفی میکنند. قابلیت نگریستن با نگاهی طنز به دنیای اطراف از نخستین سالهای تولد در کودکان وجود دارد و به عقیده متخصصان، پرورش آن از سوی افراد خانواده و محیطهای آموزشی امکان پذیر خواهد بود.
دکتر مهین علامه، روانپزشک کودک شوخ طبعی را یکی از ویژگیهای مهم و شیوه ای ارزشمند در رشد کودک و ارتقای تعاملات مثبت اجتماعی او معرفی میکند و در این خصوص معتقد است، خندیدن به مسائل به ظاهر بی اهمیت و ساختن داستانهای خنده دار، از موضوعات مختلف و مباحثی که اغلب افراد آنها را جدی میگیرند، از خصایص بارز کودکان محسوب شده و کودکان از این طریق به کشف حقیقت و واقعیتهای زندگی میپردازند. این متخصص اضافه میکند، تحقیقات بیانگر آن است که کودکان شوخ طبع در مقایسه با همسالان خود از زندگی شادتری برخوردار بوده، عزت نفس بیشتری دارند و به کنترل درآوردن اوضاع از ویژگیهای متداول این افراد محسوب میشود. در خانوادههایی که پرورش مهارت شوخ طبعی از اصول تربیتی والدین محسوب میشود، کودکان قادر به انتقال احساسات و عواطف خود به دیگران بوده و روابط اجتماعی قوی تری دارند. این کودکان سریع تر از افراد دیگر، مهارتها را آموخته و خود را با شرایط جدید و غیرقابل پیش بینی سازگار میکنند.
دکتر مسعود آبیار، روانشناس و استاد دانشگاه در این باره معتقد است ترویج مهارت خندیدن و اهمیت دادن به نگاه متفاوت کودکان در محیط خانواده، ارتباط مستقیم با افزایش هوش هیجانی EQ در کودکان دارد. این روانشناس اضافه میکند: تجربه نشان میدهد در اغلب خانوادهها افکار متفاوت و شوخ طبعانه کودکان جدی گرفته نشده و در برخی مواقع سرکوب میشود، این در حالی است که کودکان با استفاده از تفکری که در علم روانشناسی به تفکر جادویی معروف است، دست به اعمالی متفاوت میزنند. آنها با این شیوه تفکر با دوستان خیالی خود صحبت میکنند، مهمانی راه انداخته و در بازیهای خود، حرکات و حرفهای عجیب و خنده دار میزنند. در صورتی که این رفتار از سوی والدین و مسئولان آموزشی جدی گرفته نشده و کودکان به خلق دنیای خیالی و دروغگویی و شیطنت متهم شوند، مهارت ارتباط موفق و افزایش خلاقیت در آنها کاهش خواهد یافت. این متخصص اضافه میکند: خندیدن کودکان به مسائل بی اهمیت مانند به زمین افتادن یک قاشق طبیعی بوده و برخورد موضع گیرانه بزرگ ترها و سرکوب خندیدن در آنها عوارض بی شماری را در نحوه رشد شخصیتی کودک بر جا خواهد گذاشت.
پرورش مهارت شوخ طبعی
محققان پرورش مهارت شوخ طبعی از دوران نوباوگی در محیط خانواده را از شیوههای موثر در شکوفایی استعدادها و مهارتهای آنان معرفی میکنند. تحقیقات نشان میدهد افرادی که در خانوادههای شوخ طبع پرورش یافته و همیشه برای خندیدن نکته ای را پیدا میکنند از سلامت جسمی بیشتری برخوردار هستند. این افراد نسبت به درد مقاوم بوده و سیستم ایمنی قوی تری دارند. ضربان قلب افراد شوخ طبع متعادل بوده، میزان فشارخون متناسب و بهبود عملکرد سیستم گوارشی از دیگر مشخصات این افراد محسوب میشود. به عقیده متخصصان حس شوخ طبعی از لحظه تولد به صورت فطری در همه افراد وجود داشته و نیازمند پرورش صحیح است.
دکتر ثمین ملکوتی روانپزشک کودک درخصوص شیوه پرورش مهارت شوخ طبعی از نخستین سالهای تولد میگوید: نوزادان درک روشنی از نحوه ارتباط متقابل و انتقال حس شوخ طبعی ندارند اما معنا و مفهوم لبخند و شادکامی را در افراد مجاور خود به خوبی درک میکنند و به محرکهایی مانند قلقلک دادن، شکلک و حرکات خنده دار به صورت خنده پاسخ میدهند. به عقیده این متخصص زمانی که والدین و افراد خانواده، صداهای حیوانات را تقلید میکنند، این حرکات برای نوزادان ۹ تا ۱۵ ماهه که به دنبال کشف و شناخت دنیای اطراف خود هستند، جالب بوده و میخندند. خنده وخوشحالی آنها، نقش مهمی در پرورش حس شوخ طبعی و ارتقای سطح خلاقیت در آنها دارد. همزمان با رشد کودک و یادگیری زبان، کودک با درک ریتم و مفاهیم طنز گونه آشنا شده و در جملات خود از مفاهیم خنده دار استفاده میکند. کودکان در سنین سه تا پنج سالگی در تلاشاند والدین خود را بخندانند. برای نمونه زمانی که از یک کودک سه ساله پرسیده میشود، بینیات را نشان بده به کفشهایش اشاره میکند و پس از آن با صدای بلند میخندد. در این حالت، همراهی والدین با کودک و ادامه شوخی به پرورش حس شوخ طبعی کمک خواهد کرد.
کودکان پیش دبستانی، علاقه مند به یافتن موضوعات خنده دار در میان تصاویر و رسم اشکال خنده دار هستند. بچه فیلی که عینک آفتابی زده یا اتومبیلی که چرخهایی به شکل مربع دارد، برای کودکان جالب بوده و رسم چنین تصاویری به افزایش مهارتها و کمک به رشد شناختی کودک میکند. قرار گرفتن کودکان در گروههای همسال مهد کودک یا دبستان، نقش مهمی در توسعه حس شوخ طبعی کودک دارد. شکلک در آوردن و تکرار لطیفههای ساده، خندیدنهای بی موقع، بزرگنمایی کردن واقعیات، تکرار آنها در موقعیتهای مشابه و برقراری ارتباط با موضوعات دیگر به طوری که مفهوم طنز پیدا کند از ویژگیهای کودکان شوخ طبع در این سنین است. بلند خندیدن والدین با کودک، تعریف کردن قصههای خنده دار، تشویق کودک به خنده و فراهم کردن محیطی فانتزی با چسباندن تصاویر جذاب، اسباب بازی، خواندن شعر و اجرای نمایشهای کمدی برای کودک در توسعه مهارت شوخ طبعی موثر است.
به عقیده دکتر مسعود آبیار، روانشناس، سرکوب حس شوخ طبعی در کودکان سبب بروز این حس به نیرویی انتقادگرو عیب جو در آینده میشود. از طرف دیگر باید توجه داشت خندیدن به اشتباهات کودک، سبب آسیب به عزت نفس و ایجاد استرس بیشتر در کودک میشود. با افزایش حس شوخ طبعی در کودکان و آموزش این مهارت میتوان به کودک کمک کرد تا به خوشحالی درونی دست پیدا کرده و با کسب تجربیات بهتر و آموزش مهارتهای کنترلی، برای ورود به اجتماع و دست یابی به موفقیت آماده شود.
انترنت
کارشناسان پرورش مهارت شوخ طبعی را از اصول تربیتی مهم در خانواده میدانند «شیطنت های کودک خردسالم و به قول آشنایان و دوستان شیرین کاری هایش، همیشه مرا رنج می دهد. گاهی اوقات لنگه کفش را به جای گوشی تلفن برداشته و با دوست خیالی اش صحبت می کند، در برخی مواقع عصای پدربزرگش را برداشته و با خنده های بی پایانش، شروع به گفتن لطیفه های تکراری و بی مفهوم می کند. برخلاف عقیده همسرم که او را کودکی باهوش و شیرین می داند و حمایتش می کند، من نگران هستم». مادر پسر بچه هفت ساله از شوخ طبعیهای فرزندش نگران است در حالی که به عقیده متخصصان ویژگی شوخ طبعی از خصایص انسانهای باهوش به شمار آمده و پرورش آن در کودکان سبب افزایش خلاقیت و کمک به رشد شناختی کودک میشود.
نوع نگرش افراد به زندگی نقش مهمی در شیوه مقابله با فراز و نشیبها و تحقق آمال و آرزوهای آنها دارد. محققان با بررسی روشها و راهکارهای نیل به موفقیت و کسب خوشبختی به این نتیجه دست یافتهاند. مثبت اندیشی و شوخ طبعی در دنیای پرهیاهو و پرمشغله امروزی، اصلی مهم در دستیابی به خوشبختی محسوب شده و کاربرد مهارتهای شوخی در زندگی تضمین کننده سلامت روان و جسم افراد محسوب میشود. اندیشمندان شوخ طبعی را اصل دوم رسیدن به ارتباط موفق دانسته و استفاده گزینشی و آگاهانه از الفاظ و عبارات لطیف را راهکاری موثر برای مقابله با تنش و استرس معرفی میکنند. قابلیت نگریستن با نگاهی طنز به دنیای اطراف از نخستین سالهای تولد در کودکان وجود دارد و به عقیده متخصصان، پرورش آن از سوی افراد خانواده و محیطهای آموزشی امکان پذیر خواهد بود.
دکتر مهین علامه، روانپزشک کودک شوخ طبعی را یکی از ویژگیهای مهم و شیوه ای ارزشمند در رشد کودک و ارتقای تعاملات مثبت اجتماعی او معرفی میکند و در این خصوص معتقد است، خندیدن به مسائل به ظاهر بی اهمیت و ساختن داستانهای خنده دار، از موضوعات مختلف و مباحثی که اغلب افراد آنها را جدی میگیرند، از خصایص بارز کودکان محسوب شده و کودکان از این طریق به کشف حقیقت و واقعیتهای زندگی میپردازند. این متخصص اضافه میکند، تحقیقات بیانگر آن است که کودکان شوخ طبع در مقایسه با همسالان خود از زندگی شادتری برخوردار بوده، عزت نفس بیشتری دارند و به کنترل درآوردن اوضاع از ویژگیهای متداول این افراد محسوب میشود. در خانوادههایی که پرورش مهارت شوخ طبعی از اصول تربیتی والدین محسوب میشود، کودکان قادر به انتقال احساسات و عواطف خود به دیگران بوده و روابط اجتماعی قوی تری دارند. این کودکان سریع تر از افراد دیگر، مهارتها را آموخته و خود را با شرایط جدید و غیرقابل پیش بینی سازگار میکنند.
دکتر مسعود آبیار، روانشناس و استاد دانشگاه در این باره معتقد است ترویج مهارت خندیدن و اهمیت دادن به نگاه متفاوت کودکان در محیط خانواده، ارتباط مستقیم با افزایش هوش هیجانی EQ در کودکان دارد. این روانشناس اضافه میکند: تجربه نشان میدهد در اغلب خانوادهها افکار متفاوت و شوخ طبعانه کودکان جدی گرفته نشده و در برخی مواقع سرکوب میشود، این در حالی است که کودکان با استفاده از تفکری که در علم روانشناسی به تفکر جادویی معروف است، دست به اعمالی متفاوت میزنند. آنها با این شیوه تفکر با دوستان خیالی خود صحبت میکنند، مهمانی راه انداخته و در بازیهای خود، حرکات و حرفهای عجیب و خنده دار میزنند. در صورتی که این رفتار از سوی والدین و مسئولان آموزشی جدی گرفته نشده و کودکان به خلق دنیای خیالی و دروغگویی و شیطنت متهم شوند، مهارت ارتباط موفق و افزایش خلاقیت در آنها کاهش خواهد یافت. این متخصص اضافه میکند: خندیدن کودکان به مسائل بی اهمیت مانند به زمین افتادن یک قاشق طبیعی بوده و برخورد موضع گیرانه بزرگ ترها و سرکوب خندیدن در آنها عوارض بی شماری را در نحوه رشد شخصیتی کودک بر جا خواهد گذاشت.
پرورش مهارت شوخ طبعی
محققان پرورش مهارت شوخ طبعی از دوران نوباوگی در محیط خانواده را از شیوههای موثر در شکوفایی استعدادها و مهارتهای آنان معرفی میکنند. تحقیقات نشان میدهد افرادی که در خانوادههای شوخ طبع پرورش یافته و همیشه برای خندیدن نکته ای را پیدا میکنند از سلامت جسمی بیشتری برخوردار هستند. این افراد نسبت به درد مقاوم بوده و سیستم ایمنی قوی تری دارند. ضربان قلب افراد شوخ طبع متعادل بوده، میزان فشارخون متناسب و بهبود عملکرد سیستم گوارشی از دیگر مشخصات این افراد محسوب میشود. به عقیده متخصصان حس شوخ طبعی از لحظه تولد به صورت فطری در همه افراد وجود داشته و نیازمند پرورش صحیح است.
دکتر ثمین ملکوتی روانپزشک کودک درخصوص شیوه پرورش مهارت شوخ طبعی از نخستین سالهای تولد میگوید: نوزادان درک روشنی از نحوه ارتباط متقابل و انتقال حس شوخ طبعی ندارند اما معنا و مفهوم لبخند و شادکامی را در افراد مجاور خود به خوبی درک میکنند و به محرکهایی مانند قلقلک دادن، شکلک و حرکات خنده دار به صورت خنده پاسخ میدهند. به عقیده این متخصص زمانی که والدین و افراد خانواده، صداهای حیوانات را تقلید میکنند، این حرکات برای نوزادان ۹ تا ۱۵ ماهه که به دنبال کشف و شناخت دنیای اطراف خود هستند، جالب بوده و میخندند. خنده وخوشحالی آنها، نقش مهمی در پرورش حس شوخ طبعی و ارتقای سطح خلاقیت در آنها دارد. همزمان با رشد کودک و یادگیری زبان، کودک با درک ریتم و مفاهیم طنز گونه آشنا شده و در جملات خود از مفاهیم خنده دار استفاده میکند. کودکان در سنین سه تا پنج سالگی در تلاشاند والدین خود را بخندانند. برای نمونه زمانی که از یک کودک سه ساله پرسیده میشود، بینیات را نشان بده به کفشهایش اشاره میکند و پس از آن با صدای بلند میخندد. در این حالت، همراهی والدین با کودک و ادامه شوخی به پرورش حس شوخ طبعی کمک خواهد کرد.
کودکان پیش دبستانی، علاقه مند به یافتن موضوعات خنده دار در میان تصاویر و رسم اشکال خنده دار هستند. بچه فیلی که عینک آفتابی زده یا اتومبیلی که چرخهایی به شکل مربع دارد، برای کودکان جالب بوده و رسم چنین تصاویری به افزایش مهارتها و کمک به رشد شناختی کودک میکند. قرار گرفتن کودکان در گروههای همسال مهد کودک یا دبستان، نقش مهمی در توسعه حس شوخ طبعی کودک دارد. شکلک در آوردن و تکرار لطیفههای ساده، خندیدنهای بی موقع، بزرگنمایی کردن واقعیات، تکرار آنها در موقعیتهای مشابه و برقراری ارتباط با موضوعات دیگر به طوری که مفهوم طنز پیدا کند از ویژگیهای کودکان شوخ طبع در این سنین است. بلند خندیدن والدین با کودک، تعریف کردن قصههای خنده دار، تشویق کودک به خنده و فراهم کردن محیطی فانتزی با چسباندن تصاویر جذاب، اسباب بازی، خواندن شعر و اجرای نمایشهای کمدی برای کودک در توسعه مهارت شوخ طبعی موثر است.
به عقیده دکتر مسعود آبیار، روانشناس، سرکوب حس شوخ طبعی در کودکان سبب بروز این حس به نیرویی انتقادگرو عیب جو در آینده میشود. از طرف دیگر باید توجه داشت خندیدن به اشتباهات کودک، سبب آسیب به عزت نفس و ایجاد استرس بیشتر در کودک میشود. با افزایش حس شوخ طبعی در کودکان و آموزش این مهارت میتوان به کودک کمک کرد تا به خوشحالی درونی دست پیدا کرده و با کسب تجربیات بهتر و آموزش مهارتهای کنترلی، برای ورود به اجتماع و دست یابی به موفقیت آماده شود.
انترنت
۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۲, سهشنبه
برس دندان خوب
مه 12, 2015
شماره (226)چهارشنبه ( 23) ثور ( 1394) / (13) می ( 2015)
– برس دندان خوب آن است که دارای الیاف های کوتاه باشد.
– برس خوب آن است که رشته نایلونی داشته باشد.
– برس خوب آن است که رشته های نرم و متوسط باشد.
– برس خوب آن است که امکان دسترسی به سطوح بیشتر داشته باشد.
– برس خوب آن است که عمق دندان ها را به خوبی پاک کند.
– برس دندان خوب آن است که دارای الیاف های کوتاه باشد.
– برس خوب آن است که رشته نایلونی داشته باشد.
– برس خوب آن است که رشته های نرم و متوسط باشد.
– برس خوب آن است که امکان دسترسی به سطوح بیشتر داشته باشد.
– برس خوب آن است که عمق دندان ها را به خوبی پاک کند.
مهم ترین اصول تربیتی برای تربیت فرزندان
مه 12, 2015
شماره (226)چهارشنبه ( 23) ثور ( 1394) / (13) می ( 2015)
6- هشدارها:
هشدار دو نوع است.در هشدار نوع اول برنامه بعدی روزانه را به اطلاع کودک می رسانید. برای مثال به او اطلاع می دهید که به زودی باید آماده رفتن به تخت شود یا اینکه تا چند دقیقه دیگر سفره غذا پهن می شود. در هشدار نوع دوم رفتارِ نامناسب فرزندتان را به او گوشزد می کنید ، با توجه به اصول تربیتی به او فرصت می دهید تا رفتار خود را تصحیح کند.
7- انتظارها:
بهتر است به فرزندتان بگویید چه انتظاری از او دارید و چه رفتاری را می پسندید. برای این منظور ، با او راجع به خواسته هایتان صحبت کنید اما از ارائه توضیح اضافه، استدلال و پیچیده کردن موضوع پرهیز کنید و فقط نکته اصلی را به ساده ترین شکل ممکن بیان کنید. به خاطر بسپارید؛ توضیح های خود را متناسب با سن فرزندتان بیان کنید و از آن ها سوال کنید آیا متوجه شده که چرا چنین انتظاری از او دارید یا خیر، تا این که به تدریج نظم مورد نظر شما را بپذیرد.
8- محدودیت ها:
خونسرد بوده و بر اعصاب خود مسلط باشید. بدون شک تصمیم نهایی بر عهده شما والدین است. نافرمانی را نباید با خشم و فریاد پاسخ دهید، همچنین اجازه ندهید ، کودکان به سهولت با اعصابتان بازی کنند.
9- مسئولیت پذیری:
کودکان در نهایت روزی بزرگ خواهند شد پس به آن ها اجازه رشد بدهید. به آن ها امکان دهید، کارهای کوچک را خودشان به تنهایی انجام دهند و موفقیت های هر چند ناچیز به دست آورند تا اعتماد به نفسشان پرورش یابد و مهارت های زندگی و توانایی های اجتماعی در آن ها تقویت شود. اما یادآوری می کنم که انتظارهای شما باید متناسب با سن و توانایی های آن ها باشد، در غیر این صورت در اصول تربیتی به جای برنده شدن ، بازنده بودن را به فرزند خود می آموزید.
10- آسودگی خیال و آرامش:
وقتِ اختصاصی برای تمام اعضای خانواده (حتی خود شما) از اهمیت فراوانی برخوردار است.علاوه بر آن باید بدانید که قصه گفتن و در آغوش کشیدن کودک ، روش های مناسبی برای آرام کردن او و اصول تربیتی فرزند هستند.
به دلیل آن که توجه ترکیبی از تایید کلامی و غیر کلامی است، اعضای خانواده باید از طریق گفتار و رفتار، به یکدیگر اطمینان خاطر بدهند که برای همدیگر مهم و دوست داشتنی هستند و این قانون فقط شامل ِ حالِ کودکان نمی شود بلکه در مورد شما و همسرتان نیز صادق است.
انترنت
6- هشدارها:
هشدار دو نوع است.در هشدار نوع اول برنامه بعدی روزانه را به اطلاع کودک می رسانید. برای مثال به او اطلاع می دهید که به زودی باید آماده رفتن به تخت شود یا اینکه تا چند دقیقه دیگر سفره غذا پهن می شود. در هشدار نوع دوم رفتارِ نامناسب فرزندتان را به او گوشزد می کنید ، با توجه به اصول تربیتی به او فرصت می دهید تا رفتار خود را تصحیح کند.
7- انتظارها:
بهتر است به فرزندتان بگویید چه انتظاری از او دارید و چه رفتاری را می پسندید. برای این منظور ، با او راجع به خواسته هایتان صحبت کنید اما از ارائه توضیح اضافه، استدلال و پیچیده کردن موضوع پرهیز کنید و فقط نکته اصلی را به ساده ترین شکل ممکن بیان کنید. به خاطر بسپارید؛ توضیح های خود را متناسب با سن فرزندتان بیان کنید و از آن ها سوال کنید آیا متوجه شده که چرا چنین انتظاری از او دارید یا خیر، تا این که به تدریج نظم مورد نظر شما را بپذیرد.
8- محدودیت ها:
خونسرد بوده و بر اعصاب خود مسلط باشید. بدون شک تصمیم نهایی بر عهده شما والدین است. نافرمانی را نباید با خشم و فریاد پاسخ دهید، همچنین اجازه ندهید ، کودکان به سهولت با اعصابتان بازی کنند.
9- مسئولیت پذیری:
کودکان در نهایت روزی بزرگ خواهند شد پس به آن ها اجازه رشد بدهید. به آن ها امکان دهید، کارهای کوچک را خودشان به تنهایی انجام دهند و موفقیت های هر چند ناچیز به دست آورند تا اعتماد به نفسشان پرورش یابد و مهارت های زندگی و توانایی های اجتماعی در آن ها تقویت شود. اما یادآوری می کنم که انتظارهای شما باید متناسب با سن و توانایی های آن ها باشد، در غیر این صورت در اصول تربیتی به جای برنده شدن ، بازنده بودن را به فرزند خود می آموزید.
10- آسودگی خیال و آرامش:
وقتِ اختصاصی برای تمام اعضای خانواده (حتی خود شما) از اهمیت فراوانی برخوردار است.علاوه بر آن باید بدانید که قصه گفتن و در آغوش کشیدن کودک ، روش های مناسبی برای آرام کردن او و اصول تربیتی فرزند هستند.
به دلیل آن که توجه ترکیبی از تایید کلامی و غیر کلامی است، اعضای خانواده باید از طریق گفتار و رفتار، به یکدیگر اطمینان خاطر بدهند که برای همدیگر مهم و دوست داشتنی هستند و این قانون فقط شامل ِ حالِ کودکان نمی شود بلکه در مورد شما و همسرتان نیز صادق است.
انترنت
۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۵, سهشنبه
نصیحت پدری به فــــــرزندش
مه 6, 2015
شماره ( 225) چهارشنبه ( 16 ) ثور ( 1394) / ( 6 ) می ( 2015)
روزی پدری هنگام مرگ فرزندش را فراخواند و گفت فرزندم تو را چهار وصیت دارم و امیدوارم که در زندگی به این چهار توجه کنی :
اول اینکه اگر خواستی ملکی بفروشی ابتدا دستی به سر و رویش بکش و بعد بفروش!
دوم اینکه اگر خواستی با فاحشه ای باشی سعی کن صبح زود به نزدش بروی !
سوم اینکه اگر خواستی قمار بازی کنی سعی کن با بزرگترین قمار باز شهر بازی کنی !
چهارم اینکه اگر خواستی سگرت (سیگار) یا افیونی شروع کنی با آدم بزرگسالی شروع کن !
مدتی پس از مرگ پدر او تصمیم گرفت خانه پدری که تنها ارث پدرش بود را بفروشد پس به نصیحت پدرش عمل کرد و آن ملک را با زحمت فراوان سروسامان داد پس از اتمام کار دید خانه بسیار زیبا شده و حیف است که بفروشد پس منصرف شد.
مدتی بعد خواست با فاحشه معروف شهرباشد. طبق نصیحت پدر صبح زود به در خانه اش رفت.اما چون صبح زود بود و فاحشه فرصت نکرده بود آرایش کند دید که او بسیار زشت است که به او دیده نمی شد همین بود که او منصرف شد.
مدتی بعد نیز خواست قمار بازی کند.پس از پرسوجوی فراوان بزرگترین قمار باز شهر را پیدا کرد.دید او در خرابه ای زندگی میکند و حتی تن پوش مناسبی هم ندارد.وقتی علتش را پرسید قمارباز بزرگ گفت همـــــــــه داراییم را در قمار باخته ام.
در نتیجه از این کار هم منصرف شده و به عمق نصایح پدرش پی برد .
اما زمانی که دوستانش سگرت برگی (سیگار) به او تعارف کردند که با آنها هم دود شود به یاد وصیت پدر افتاد و نپذیرفت تا با مرد پنجاه ساله ای که پدر یکی از دوستانش بود شروع کند ولی وقتی او را نزدیک به موت (مرگ) یافت که بر اثر این دود کردنها و مواد مخدر بود خدا را شکر کرد که او آلوده نشده وبه پدر رحمت فرستاد .
و هر نفس پدر را دعا میکرد که نصیحت عالی و وصیت خوب داشت برایش.
انترنت
روزی پدری هنگام مرگ فرزندش را فراخواند و گفت فرزندم تو را چهار وصیت دارم و امیدوارم که در زندگی به این چهار توجه کنی :
اول اینکه اگر خواستی ملکی بفروشی ابتدا دستی به سر و رویش بکش و بعد بفروش!
دوم اینکه اگر خواستی با فاحشه ای باشی سعی کن صبح زود به نزدش بروی !
سوم اینکه اگر خواستی قمار بازی کنی سعی کن با بزرگترین قمار باز شهر بازی کنی !
چهارم اینکه اگر خواستی سگرت (سیگار) یا افیونی شروع کنی با آدم بزرگسالی شروع کن !
مدتی پس از مرگ پدر او تصمیم گرفت خانه پدری که تنها ارث پدرش بود را بفروشد پس به نصیحت پدرش عمل کرد و آن ملک را با زحمت فراوان سروسامان داد پس از اتمام کار دید خانه بسیار زیبا شده و حیف است که بفروشد پس منصرف شد.
مدتی بعد خواست با فاحشه معروف شهرباشد. طبق نصیحت پدر صبح زود به در خانه اش رفت.اما چون صبح زود بود و فاحشه فرصت نکرده بود آرایش کند دید که او بسیار زشت است که به او دیده نمی شد همین بود که او منصرف شد.
مدتی بعد نیز خواست قمار بازی کند.پس از پرسوجوی فراوان بزرگترین قمار باز شهر را پیدا کرد.دید او در خرابه ای زندگی میکند و حتی تن پوش مناسبی هم ندارد.وقتی علتش را پرسید قمارباز بزرگ گفت همـــــــــه داراییم را در قمار باخته ام.
در نتیجه از این کار هم منصرف شده و به عمق نصایح پدرش پی برد .
اما زمانی که دوستانش سگرت برگی (سیگار) به او تعارف کردند که با آنها هم دود شود به یاد وصیت پدر افتاد و نپذیرفت تا با مرد پنجاه ساله ای که پدر یکی از دوستانش بود شروع کند ولی وقتی او را نزدیک به موت (مرگ) یافت که بر اثر این دود کردنها و مواد مخدر بود خدا را شکر کرد که او آلوده نشده وبه پدر رحمت فرستاد .
و هر نفس پدر را دعا میکرد که نصیحت عالی و وصیت خوب داشت برایش.
انترنت
مادر
مه 5, 2015
شماره ( 225) چهارشنبه ( 16 ) ثور ( 1394) / ( 6 ) می ( 2015)
مـادر، مو هـــــایت
خـــــرمن ها خوبی
چشــــــمانت مادر
گلشــــــن ها خوبی
مـادر لبخنــــــدت
صبح و صد خـــورشید
آوازت مـــــــادر
فـردا و امیـــــــد
مـادر آرامــــــش
در دســـــتان توست
این دنیـــــــا مادر
در فـرمان توســــت
مـادر می خــــواهم
مـادر می جویـــــم
مـادر می بینــــــم
مـادر می گـــــویم
محمود کیانوش
مـادر، مو هـــــایت
خـــــرمن ها خوبی
چشــــــمانت مادر
گلشــــــن ها خوبی
مـادر لبخنــــــدت
صبح و صد خـــورشید
آوازت مـــــــادر
فـردا و امیـــــــد
مـادر آرامــــــش
در دســـــتان توست
این دنیـــــــا مادر
در فـرمان توســــت
مـادر می خــــواهم
مـادر می جویـــــم
مـادر می بینــــــم
مـادر می گـــــویم
محمود کیانوش
اشتراک در:
پستها (Atom)
خواهران وبرادران ! بیایید با پرندگان مهربان باشیم
عکس از فیسبوک
-
قصه های مثنوی معنوی به اطفال-دفتر دوم به کوشش محمد داود سیاووش از چاپ برآمد. طراح پشتی و صفحه آرای این مجموعه کاووس سیاووش و حروف نگاران...
-
کاووس سیاووش هنگامیکه در صنف چهارم لیسه عبدالهادی داوی در سال 1384 درس میخواند، در مصاحبه با خبرنگار «انیس» تحت عنوان «تشویق، راز ...
-
به انتخاب: احمد کاووس سیاووش موشکی ره به جوال گندم داشت چشم خود را به مال مردم داشت روزکی در خیال حلوا شد سر کندوی آرد بالا شد در تلک تنتلی ...