۱۳۹۴ خرداد ۵, سه‌شنبه

روز آموزگار در حافظه مردم سوم جوزا میباشد

 

مه 26, 2015
شماره ( 228) چهارشنبه (6) جوزا (1394) / (27) می ( 2015)
معلم مستمندی
malem
روز معلم که سالها در افغانستان به تاریخ سه جوزا تجلیل میشد به دلایل نامعلوم از طرف دولت به سیزده میزان در تقویم دولتی تغییر داده شد اما مردم هنوز سوم جوزا را به عنوان روز معلم ارج گذاشته تجلیل میکنند.به همین سلسله همکار محترم ارمغان ملی بانو لیلا مستان مطلبی در این رابطه همراه با معرفی یکی از استادان ممتاز و چند شعر در وصف مقام معلم ارسال نمود ه اند که با تشکر از ایشان به توجه خوانندگان عزیز میرسد
***
سوم جوزا روز معلم است. روز ان فرشته كه براي اولين بار الفبا را براي ما آموختاند و دستان ما را ياري داد تا مشق بنويسيم و خط بخوانيم و دستور زبان بياموزيم ، حساب كنيم، با دانه هاي لوبيا و نخود جمع و تفريق، ضرب و تقسيم را بما آموختاند ما را به اشعار و نمونه هاي كلام رودكي، رابعه، سعدي، فردوسي، خليلي، مومند، اميركرور و… آشنا ساخت. علم حيات را با نباتات و حيوانات،مكروب ها و… بدون لابراتوار درس داد، جدول مندليف و تركيب بوجود آمدن آب را با حرارت بما سبق داد، قوه اصطحكاك، فشار، جاذبه، حجم، سرعت و سيستم متريك را خستگي ناپذير به ما ياد داد. اينكه زمين كرويست و…، كوه ها و دريا هاي مشهور كشورم و دنيا را به ما درس داد. با تاريخ و امپراطور هاي دنيا آشناي ما ساخت. دينيات و كلام پاك را با زير و زبر به ما ياد داد. ما در چوكي مي نشستيم و معلم ما بدون احساس خستگي با گرد سفيد تباشير بار بار مينوشت و تكرار ميكرد. همه معلمان نازنين روز تان مبارك باد!!
تصوير روي صفحه از آموزگار نازنينم عابده جان مستمندي است كه اين روز خجسته را برايشان تبریک ميگويم.
————–
روز ها ميگذرد انچه بياد ميماند خاطره هايش است. اگر نوشته بتوانيم اول بايد از خداي توانا و دانا سپاس گذار باشيم و بعدش از مادر و از معلم.
انسان كه بيسواد و نادان بدنيا ميايد آنكه ميآموزاند،آموزگار است. سوم جوزا هر سال را روزيكه مكتب رفته ام بياد دارم روزيكه باپاشيدن گل پاشان بر سر معلمين ما اينروز را تبريكي ميگفتيم. يك روز را برابر همه روز هاي سال از ته دل تجليل ميكرديم. زندگي آموزگاران در كشور ما بهبود نيافته اما اين آموزگاران استند كه زندگي شاگردان شان را نسل به نسل بهبود بخشيده اند. امروز ميخواهم براي تمام آموزگاران كشورم سلام تقديم كنم كه اولين آموزگاران داكتران، انجنيران،مهندسين ،معلمين جوان و… استند و بودند. در ميان همه آموزگاران امروز معلم گرانقدر و مهربانم را يافتم محترمه عابده جان مستمندي.
عابده جان قبل از اينكه ما مكتب رو شويم آموزگار مكتب قلعه فتح ا لله خان بودند. ساحه تايمني شهر كابل تازه توصيه يافته بود و داشت نفوس فاميل ها بيشتر ميشد براي اكثر اطفال رفتن به مكتب بفاصله دور مشكل ميشد و مكتب قلعه فتح ا لله خان گنجايش پذيرش شاگرد زياد را نداشت. اين عابده جان مستمندي بودند كه در مورد تأسيس مكتب جديد انديشيد و از مقامات وزارت معارف خواست كه مكتب ديگري در ساحه تايمني احداث کنند. اين انديشه نيك معلمه صاحبه عابده جان مستمندي جامه عمل پوشيد و مكتب ابتدايي تاجورسلطانه در سرك نهم تايمني تأسيس شد. از استاد عابده جان خواسته شده بود كه آمريت مكتب را به عهده بگيرند اما معلمه صاحبه مهربان نميخواستند از آموزش شاگردان بدور بماند. ايشان ترجيح دادند تا هميشه آموزگار بمانند. چنان آموزگاري بودند كه در جريان امتحانات سالانه جگر گوشه شانرا از دست داده بودند. با تمام غم و اندوه كه داشتند روز امتحانات شاگردانش حاضر شدند ایشان در كنار مادر بودن جايگاه با وقار معلمي شانرا هم استوار نگهداشته بود. اين در حالي بود كه دختران و پسران شان هم در امتحانات بالاي پارچه هاي امتحان حاضر بودند. عابده جان مستمندي در ايالات متحده زندگي ميكند. به معلمه صاحبه عابده جان مستمندي و تمام آموزگاران با مسووليت كشورم سلام ميفرستم و اين روز خجسته را برايشان تبريك ميگويم.Ÿ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر