شماره 130/ سه شنبه 4 سرطان 1392/ 25 جون 2013
2دفعتا در ذهن مينه يك فكر خوب پيدا شد. اين فكرسبب خواهد شد تا بيلا به مكتب رفتن خود ادامه دهد و مصئون هم باشد.
***
بزرگان با نظريه مينه موافقه كردند. اين نظر يه به دختران ديگر نيز كمك كرده ميتوانست!
***
حالا دختران منتظر نظر پدر بيلا بودند.
***
پدر بيلا خنديدو آغوش خود را باز كرد.
***
حالا بيلا ووالدينش خوش هستند. بيلا هنوز هم به مكتب ميرود ولي با ديگر شاگردان يكجا و مصئون.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر