۱۳۹۴ فروردین ۴, سه‌شنبه

ديدی که چه بی رنگ و ريا بود زمستان؟

 

مارس 25, 2015
شماره ( 219) چهارشنبه ( 5) حمل ( 1394) / (25) مارچ (2015)
ديدی که چه بی رنگ و ريا بود زمستان؟
مظلومترين فصل خدا بود زمستان
ديديم فقط سردی او را و نديديم
از هر چه دو رنگی است رها بود زمستان
بود هر چه ، فقط بود سپيدی و سپيدی
اسمی که به او بود سزا ، بود زمستان
بی معرفتی بود که هر بار زما ديد
با اين همه باز اهل وفا بود زمستان
غرق گل و بلبل شد اگر فصل بهاران
بوی گل يخ هم به هوا بود زمستان
با برف بپوشاند تن لخت درختان
لبريز و پر از شرم حيا بود زمستان
در فصل خودش، شهر خودش، بود غريبه
مظلومترين فصل خدا بود زمستان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر