۱۳۹۳ بهمن ۲۸, سه‌شنبه

مــــادر کلان

 

فوریه 18, 2015
شماره ( 214) چهارشنبه ( 29) دلو ( 1393) / ( 18 ) فبروری ( 2015)
مادرکلان
مادرکلان یعنی کسی که هم پدر و هم مادر از او می ترسند و آغوش او برای نواسه هایش همواره باز و بزرگ است و از هر خطری می توان در آن پناه جست.
مادرکلان یعنی کسی که همیشه می توان از او کلچه و شیرینی تقاضا کرد، بی آنکه تذکر «بس است» را شنید.
مادرکلان یعنی کسی که با یک خراش کوچک در زانو، یک قطرۀ خون از انگشت، یکی دو سرفه یا عطسه می توان او را به قدر مریضی بزرگ پریشان ساخت تا همه طبابت خانگی خود را جهت بهبود ما بکار بیندازد.
مادرکلان یعنی کسی که همواره رخصت است و دل او را می توان با نشان دادن دو سه کارخانگی سوختاند و با خواندن چند سطر جویده و میده از کتابی به تحسین واداشت.
مادرکلان یعنی کسی که غریب است ولی همیشه پول دارد تا در عید و نوروز بر دست ما، هنگام بیماری زیر بالشت ما و در وقت رفتن به مکتب مخفیانه در جیب ما بگذارد.
مادرکلان یعنی کسی که همواره وضو دارد و نماز می خواند و هربار بدون خستگی همه اولادها و نواسه ها و کواسه ها را از الف تا ی دعا می کند.
مادرکلان یعنی همین کسانی که آنها را با نام های بوبو، کوکو، بی بی، ننه، ادی و ننا… می خوانیم و هرگز تا زمانی که هستند، قدر حقیقی شان را نمی دانیم!Ÿ
پروین پژواک

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر