۱۳۸۹ دی ۵, یکشنبه

بزرگان مملکت! لطفاً به اطفال حقوق حقه شان را بدهید!

شماره 77/یکشنبه 5 جدی 1389/26 دسمبر 2010
نگارنده: احمد کاووس سیاووش
از نظر کنوانسیون جهانی حقوق طفل که افغانستان نیز یکی از امضأ کنندگان آن میباشد طفل چنین تعریف شده است:کودک، انساني است که سن هجده سالگي را هنوز تمام نکرده است مگر اينکه سن بلوغ از نظر حقوق جاري در کشورهاي مربوطه زودتر تعيين شده باشد.
در ماده چهارم این کنوانسیون وظایف دولت ها در قبال اطفال چنین گفته شده:
حکومتهاي عضو پيمان، اقدامهاي ضروري و مناسب قانوني، اداري و غيره را بعمل مي آورند تا حقوق پذيرفته شده در اين عهدنامه را اجرا نمايند. حکومتها براي تحقق مفاد اين عهدنامه با توجه به حقوق و اوضاع اجتماعي، سياسي و فرهنگي، تا آخرين حد ممکن از تمامي منابع موجود ملي خود و در صورت نياز بين المللي استفاده ميکنند.
متأسفانه در افغانستان حقوق اطفال رعایت نشده و هیچکس حتی به فکر اطفال نیست که اطفال در چه شرایط زیست میکنند؟ در چه شرایط کار میکنند و درس میخوانند؟ و در چه شرایط زندگی خود را ادامه میدهند؟
از بعضی اطفال در مواردی چون قاچاق، توليد و کشت مواد مخدر استفاده میشود که بر اساس ماده 33 کنوانسیون در این ارتباط چنین آمده است:
حکومت ها تمامي اقدامات مناسب همراه استفاده از امکانات قانوني، اداري، اجتماعي و آموزشي را بعمل مي آورند تا کودک را بر عليه موادي که مطابق اسناد بين المللي بعنوان مواد اعتيادآور و مخدر شناخته شده اند، حمايت نمايند و از بکارگيري غيرمجاز کودکان در توليد و يا توزيع اين مواد جلوگيري مي کنند.
در بسیاری از نقاط افغانستان اطفال از حق آموزش و پرورش شان استفاده کرده نمیتوانند که در عهدنامه کنوانسیون جهانی حقوق طفل در مورد چنین گفته شده:
1 حکومت ها حق آموزش و پرورش را براي کودک به رسميت مي شناسند و بويژه براي تحقق آن:
الف) تحصيل دوره ابتدايي را براي همه اجباري و رايگان مي کنند.
ب) مدارس گوناگون آموزشي و حرفه اي را بوجود مي آورند و آنها را بطور ارزان يا رايگان در اختيار افراد کم درآمد قرار مي دهند.
ج) امکان ورود به مدارس عالي را در دسترس همه گذاشته و از آن حمايت مي کنند.
د) مشاوره شغلي و حرفه اي را براي همه کودکان ممکن و قابل دسترسي مي نمايند.
ه) براي کاهش تعداد کودکاني که مکتب را رها مي کنند، تلاش نموده و اقدامات مناسب را براي حضور منظم کودکان در مکتب انجام مي دهند.
2حکومت هاي عضو پيمان کوشش خود را مي کنند تا روند آموزش و پرورش در مکاتب درخور منزلت انساني بوده و با محتواي اين عهدنامه هم خوان باشد.
3حکومت ها از همکاري هاي بين المللي در امور آموزشي و پرورشي استقبال کرده و بخصوص هدف ريشه کني بيسوادي و گسترش فن و دانش را دنبال مي کنند و در اين مورد هم به نيازهاي کشورهاي در حال رشد بيشتر توجه مي شود.
جای افسوس است که با وجود امضای این عهدنامه بزرگان کشور به آن پا بند نبوده و اطفال را طور لازم از حقوق شان برخوردار نمیسازند.
در ماده 45 این کنوانسیون وظایف ارگان های ویژه سازمان ملل در این قبال چنین صراحت یافته:
براي پيشبرد و اجراي قاطع اين پيمان نامه و گسترش همكاري هاي بين المللي در اين رابطه:
الف) كارگاه كمك به كودكان و ديگر سازمان ها و تشكيلات ويژه سازمان ملل،در مسايل مربوط به زمينه كاري خودشان، نماينده سازمان ملل متحد براي اجراي پيمان هاي بين المللي هستند.
كميسيون اگر لازم بداند، مي تواند از اين ارگان هاي ويژه سازمان ملل متحد براي همكاري در زمينه هاي مربوطه دعوت نموده و ياري دريافت كند.
ب) كميسيون حقوق كودكان در صورت لزوم با ارگان هاي سازمان ملل تماس گرفته و با درخواست كتبي همراه ارايه گزارش كشورهاي طرف قرارداد، از مشاوره فني و كارشناسي آن ارگان مربوطه كمك مي گيرد. ج) كميسيون مي تواند جهت اجراي مفاد مربوط به حقوق كودك، به مجمع عمومي پيشنهاد پرسش و درخواست از دبيركل را بنمايد.
د) كميسيون مي تواند بر پايه اطلاعاتي كه طبق ماده 44 و ماده 45 كسب كرده است، پيشنهادات و توصيه هاي لازم را به حكومت مربوطه داده و مجمع عمومي را هم در جريان بگذارد.
پس شما ای موسساتی که به نام موسسات سازمان ملل در افغانستان آمده و برای تأمین این حقوق کار میکنید، چرا خود به این عهدنامه پابند نبوده و اطفال را کمک نمیکنید تا از حقوق شان در افغانستان برخوردار باشند؟Ÿ

۱۳۸۹ آذر ۲۸, یکشنبه

انجاق یا پنجاق

پنجاق يا انجاق از جمله بازي هاي عام و مروج مي باشد كه با تفاوت هاي اندكي در قراء، محلات و شهرهاي كشور ما بازي مي شود. پنجاق بازي دو نفره بوده، بيشتر دخترانه مي باشد، اما پسران هم به آن علاقه مي گيرند.وسيلة بازي پنجاق كه به شكل مسابقه انجام مي شود، پنج عدد سنگچل كلوله مي باشد. بازيكنان رو بروي هم مي نشينند. نوبت آغاز بازي با جفت و طاق دست معلوم ميشود. مرحلة اول پنجاق كه به نام پشت دست يا پشت چمچه ياد مي شود، اين طور است:
بازيكن دانه ها را با يكدست بالا مي اندازد، پشت دست خود را زير آنها مي گيرد و وقتي سنگ ها به پشت دستش افتادند، آنها را دو باره بالا مي اندازند و مي كوشد آنها را از هوا بگيرد. اگر بعضي از سنگچل ها به زمين بيفتند آنها را به اين طريق بر ميدارد كه يك دانه را بالا مي اندازد و در فاصلة زماني بالا رفتن و پايين آمدن آن يك دانه را از روي زمين بر ميدارد و دانة بالا انداخته شده (دانة دست) خود را هم در هوا مي گيرد. (دانه دست عموماً به ارتفاع نيم متر يا كمتر و بيشتر بالا انداخته ميشود.)هرگاه بازيكن سنگچل روي زمين را برداشته نتواند و يا دانة دست از نزدش بيفتد، نوبتش مي سوزد و اين قاعده در تمام مراحل بازي رعايت مي شود.مرحلة بعدي بازي (يك كك) است. دانه ها (سنگچلها) روي ميدان پراگنده انداخته ميشوند، يكي آن به مثابة سنگ يا دانة دست برداشته مي شود بازيكن مانند مرحله اول با بالا انداختن آن يك يك دانه هاي سنگچل را از روي زمين بر ميدارد.به همين ترتيب مراحل دو تايي، سه تايي و چهار تايي هم يكي بعد از ديگر اجرا ميشود. يعني بازيكن در نوبت خود سنگچل ها را دو دو، سه و چهار تايي در يك نوبت از زمين بر ميدارد و دانه دست خود را هم در هوا ميگيرد. در مناطق شمالي اين مراحل را به نام هاي دو دو قوش، سه سه قوش و چهار چهار قوش ياد مي كنند.سپس مرحلة «عكك» شروع ميشود. سنگچل ها روي زمين انداخته مي شود، بازيكن دانة دست خود را بالا اندخته و قبل از پايين آمدن آن يك دانه را بر مي دارد. بعد اين دانه را همراه با دانه دست خود دو تايي بالا انداخته دانه سومي را از زمين مي گيرد. سه دانه را بالا انداخته و چهارمي را بر ميدارد و بالاخره چهار دانه را بالا انداخته و مي كوشد بدون آنكه دانه هاي بالا انداخته شده به زمين بيفتد دانه پنجمي را هم بردارد. در ضمن اجراي اين مرحله بعضا بازيكن صداي «عكه» را هم تقليد مي كند.وقتي مرحلة عكك ختم شد، نوبت به تخمك مي رسد. سنگها روي زمين انداخته ميشوند، بازيكن با بالا انداختن دانه دست خود، مانند ساير مراحل، يك دانه را از زمين بر ميدارد. وقتي دانه اولي را از كف دستش به زمين ميگذارد و اين كار را ادامه ميدهد تا همه دانه ها برداشته و گذاشته شوند. بعد از آن، دانة دست را بالا مي اندازد و با انگشتانش مانند جاروب سنگچل ها را جمع مي كند، وقتي هر چهار دانه روي ميدان با هم جمع شدند، يا هو گفته دانه دست خود را بالا مي اندازد و قبل از پايين آمدن آن مُشت ميزند و هر چهار دانه را يكجا بر مي دارد و دانه دست خود را هم در هوا مي گيرد. اين مرحله را جمعك (غِندك) مي گويند.هر يك از طرفين بازي كه تمام مراحل بالا را زودتر از حريف خود طي كند به دروازه مي رسد. بازيكني كه نوبت از اوست نوك شصت (انگشت ابهام) و نوك انگشت شهادت (سبابه) دست چپ خود را طوري روي زمين ميگذارد كه انگشت ميانه (انگشت وسطي، انگشت مهين) روي انگشت شهادت قرار گيرد و ميان انگشتان شصت و شهادت يك خاليگاه مانند دروازه هاي گنبدي ايجاد شود. سنگچل ها را با دست راست خود از زير ساعد دست چپ عبور داده و از بالاي دروازه به روي ميدان مي اندازد. حريفش يكي از دانه ها را كه قريب دروازه باشد به نام «سگ» انتخاب مي كند. بازيكن دانه دست خود را بالا مي اندازد و دانه هاي روي ميدان را يكي يكي با سر پنجه هاي خود طرف دروازه ميراند و آنها را به آن طرف دروازه عبور ميدهد. سگ در اول نه تنها عبور داده نمي شود بلكه هر نوع تماس دست يا سنگچل هاي ديگر با سگ نوبت را مي سوزاند. وقتي همه دانه ها از دروازه تير شدند، سگ بايد فقط با يك حركت از دروازه گذشتانده شود. بعد از آن دانه دست در جاي سگ گذاشته ميشود و با «امپلُق» از دروازه تير ميشود.زمانيكه هر يك از طرفين بازي اين مراحل پُر خم و پيچ پنچاق را زودتر از حريف خود به انجام رسانيده توانست، برندة بازي است و حق دارد حريف خود را مجازات كند.بازندة بازي كف دست خود را روي زمين مي گذارد. برنده سنگچل ها را از روي مشخصات آنها (رنگ و ساختمان فزيكي) به نام هاي موش، پشك، كارد، تفنگ و گُرز (دبه) نام گذاري نموده در پشت دست طرف مقابل (بازنده) مي چيند. او با يك حركت مانند مرحله اول (پشت دست يا پشت چمچه) دانه ها را بالا مي اندازد و كشش مي كند قبل از افتيدن به زمين، آنها را در هوا بگيرد. دانه هاي گرفته شده غير فعال مي شوند اما دانه هايي كه به زمين مي افتند، بلاي جان مي شوند.برنده هر يك آنها راگرفته بالا مي اندازد و در فاصله زماني تا پايين آمدن آن، نظر به مشخصات نام دانه (موش چندك، پشك پَرت، كارد زدن با تيغة دست، تفنگ زدن با نوك انگشتان و گرز زدن به مُشت) به پشت دست حريف بازنده كه روي زمين قرار دارد مي زند. اين زدن ها تا سوختن نوبت يا عفو بازيكن ادامه مي يابد.
نتيجه:
پنجاق اطفال را حوصله مند بار آورده، دست و پنجه هاي آنها را قو ي ميسازد، ميان اطفال محبت و صميميت را تقويه ميكند و چون در يك گوشه بازي ميشود، هيچنوع مزاحمت را براي ديگران ايجاد نمي كند.Ÿ

درس نو

سي دي جديد هديه رستگار با ترانه هاي زيبا به نشر رسيد. ترانه هاي اين سي دي از دكتر سميع حامد ميباشد كه دو ترانه آنرا به اطفال عزيز تقديم ميكنيم:
افتو واري طلوع كنيم درس نوه شروع كنيم
بيا بيا
بيا بيا
درس نوه شروع كنيم افتو واري طلوع كنيم
بيا بيا
بيا بيا
***
درس نو ما در باره رنگين كمان اس
درس نو ما در باره رنگين كمان اس
رنگين كمان برابر 1،2،3،4،5،6،7،8،9،10
اوه اوه چقه زياد
كاغذ پران اس
***
افتو واري طلوع كنيم درس نوه شروع كنيم
بيا بيا
بيا بيا
درس نوه شروع كنيم افتو واري طلوع كنيم
بيا بيا
بيا بيا
***
درس نو ما در باره پر طاووس اس
درس نو ما در باره پر طاووس اس
پر طاووس برابر 1،2،3،4،5،6،7،8،9،10
اوه اوه چقه زياد
پر خروس اس
***
افتو واري طلوع كنيم درس نوه شروع كنيم
بيا بيا
بيا بيا
درس نوه شروع كنيم افتو واري طلوع كنيم
بيا بيا
بيا بيا
زنگ مكتب
صبح بخير اي آفتاب دروازه ها وا ميشن
زنگ مكتب مي آيد كوچه ها زيبا ميشن
همصنفي گكايم گل واري
داندان هايشان مثل مرواريد
گپ ميزنن شيرين شيرين گُر واري
***
صبح بخير اي آفتاب دروازه ها وا ميشن
زنگ مكتب مي آيد كوچه ها زيبا ميشن
يك آفتاب صد پرنده هزار پروانه
يك آفتاب صد پرنده هزار پروانه
ميره پيش پيش ما يك قطار پروانه
ميره پيش پيش ما يك قطار پروانه
***
صبح بخير اي آفتاب دروازه ها وا ميشن
زنگ مكتب مي آيد كوچه ها زيبا ميشن
ص مثل صبح ل مثل لاله ح مثل حيات
صلح شيرين است مثل قند و نبات
صلح شيرين است مثل قند و نبات
***
صبح بخير اي آفتاب دروازه ها وا ميشن
زنگ مكتب مي آيد كوچه ها زيبا ميشن
صبح بخير اي آفتاب دروازه ها وا ميشن
زنگ مكتب مي آيد كوچه ها زيبا ميشن
همصنفي گكايم گل واري
داندان هايشان مثل مرواريد
گپ ميزنن شيرين شيرين گُر واري
***
صبح بخير اي آفتاب دروازه ها وا ميشن
زنگ مكتب مي آيد كوچه ها زيبا ميشن

۱۳۸۹ آذر ۱۱, پنجشنبه

يك قصه تازه براي اطفال

شماره 73/يكشنبه 7 قوس 1389/ 28 نومبر 2010
بابك
قصه تازه البوم جديد ترانه ها براي اطفال افغانستان است.
ترانه هاي البوم قصه تازه توسط هنرمند خرد سال و با استعداد موسيقي افغانستان هديه رستگار اجرا شده است. هديه رستگار از كودكي به هنر موسيقي علاقمند بوده و تا حالا داراي دو البوم از ترانه ها براي اطفال افغانستان است. هديه رستگار دختر هنرمندان شهره موسيقي افغانستان فريد رستگار و وجيهه رستگار است، هديه رستگار در كشور آلمان زندگي ميكند و در همانجا فعلاً مصروف آموزش است و دانش آموز مكتب است. هديه رستگار براي هديه دادن البوم ترانه هاي خود به اطفال افغانستان به كابل آمده بود و البوم ترانه هاي خود را كه يك قصه تازه نام گرفته در قالب يك كنسرت تلويزيوني به اطفال افغانستان هديه داد. اين البوم ترانه ها توسط موسسه خدمات انكشافي آلمان تهيه شده است و كنسرت متذكره توسط رييس عمومي موسسه خدمات انكشافي آلمان دكتر ولهيم و خانم دكتر عامه همآهنگ كننده موسسه ded افتتاح شد و به اطفال افغانستان توسط هديه رستگار در قالب 5000 نسخه اهدا گرديد.
اين البوم شامل 10 ترانه است كه بيشتر ترانه هايش در مورد صلح است. شعر و كمپوز اين ترانه ها از دكتر سميع حامد، موزيك البوم از فريد رستگار پدر هديه رستگار بوده و اين البوم توسط خانم وجيهه رستگار مادر هديه رستگار تهيه و تنظيم شده است.كه در ذيل يكي از ترانه هاي البوم براي شما تقديم ميگردد:
پ پ پ پشك پشك
مو مو مو موشك موشك
موشك موشك شك داره
شك سر پشك داره
***
ده دان موشك يك توته پنير
ده پشت كندو ساتكش اس تير
موشك موشك شك داره
شك سر پشك داره
***
پ پ پ پشك پشك
مو مو مو موشك موشك
***
چشم هاي پشك مي كند پل پل
فكر مي كنه تا بزنه چل
موشك موشك شك داره
شك سر پشك داره
***
پ پ پ پشك پشك
مو مو مو موشك موشك
***
كاش پشك و موش دوست مي بودن
ده باره دوستي شعر مي سرودن
موشك موشك شك داره
شك سر پشك داره
***
پ پ پ پشك پشك
مو مو مو موشك موشك